نشستن به تماشای بعضی حیوانات و زندگی آنها حتی از پشت صفحه گوشی و تلویزیون هم هیجان و لذت خاص خودش را دارد. حالا تصور کنید کسی که به دل حیات وحش میزند، زیستبوم حیوانات را از نزدیک میبیند و از فاصله چند متری از حیوانات عکاسی میکند، چه حسی دارد! در این قسمت از مهمان مجله علی بابا پای صحبت آقای بابک موسوی نشستهایم. عکاسی که سالهاست به واسطه علاقهمندی به شناخت بیشتر حیوانات، ریستبوم و چرخه زندگی آنها به عکاسی از حیات وحش ایران مشغول است.
اگر میخواهید با ایشان و دغدغه یا بایدها و نبایدهای عکاسی از حیات وحش بیشتر آشنا شوید، با مجله گردشگری علیبابا همراه باشید.
کمی از خودتان بگویید
من بابک موسوی، متولد شهر زیبای بم هستم و در نیشابور سکونت دارم. من در رشته محیطزیست تحصیل کردم و مدتی هم در همین حوزه فعال بودم، اما در این سالها به کارهای ساختوساز مشغول بودم. من و خانوادم مدتی در کرمان، زادگاه من، زندگی میکردیم؛ اما در سالهای اخیر محل سکونتمان را به نیشابور تغییر دادیم. علاقه شخصی و جدی من هم درباره عکاسی حیات وحش است.
دوره کودکی و نوجوانیتان چطور گذشت؟
پدر و مادرم هر دو معلم بودند و بیشتر وقتشان با مسائل روزمره زندگی میگذشت و چندان اهل سفر یا طبیعتگردی نبودند؛ اما من از همان دوران کودکی هم به طبیعت علاقهمند بودم. شهر بم در گذشته یک باغشهر بهحساب میآمد و جایی پر از باغ و فضای سبز بود که روی این علاقهمندی من تاثیر زیادی داشت.
بیشتر خانههای قدیمی بم، باغهایی با وسعت خیلی زیاد دارند که در آنها درختان خرما و پرتقال کاشته شده است. سپری شدن دوران کودکیام کنار این سرسبزی دلیل اصلی علاقه من به طبیعت، تنوع زیستی و حیات وحش است؛ تا جاییکه حدود ۷۰ درصد از زندگی من را به خودش اختصاص میدهد.
مسیر کودکی و نوجوانی شما را به سمت انتخاب چنین شغلی برد؟
نوجوانی و جوانی من در دهه ۶۰ و ۷۰ گذشت. در آن زمان بیشتر خانوادهها پرجمعیت بودند و از لحاظ مالی، شرایطی برای توجه ویژه به علایق فرزندان وجود نداشت. اوقات فراغت من در خانه ییلاقیمان سپری میشد. من به گردش در طبیعت و اطراف رودخانه علاقهمند بودم و در فضای سبز حوالی خانه، مجلههای دانشمند، ماشین و دانستنیها را میخواندم.
البته در دوران کودکی من چندین عکاس هم در بم فعالیت داشتند؛ ولی زمینه شغلی آنها اغلب تجاری بود و برنامهای برای آموزش ارائه نمیدادند. آن زمان در خانه ما یک دوربین عکاسی وجود داشت که آن را هم بیشتر پدرم استفاده میکرد.
چه عاملی باعث شد وارد این شغل و رشته تحصیلی محیطزیست شوید؟
من علاقه زیادی به رشته محیطزیست داشتم. از سوی دیگر شهر بندرعباس، در فاصلهای کم نسبت به بم، این رشته تحصیلی را ارائه میکرد. این دلایل باعث شد این رشته و شهر را برای ادامه تحصیل انتخاب کنم.
تحصیل در رشته محیطزیست و فعالیت در این حوزه چطور بود؟
در زمان تحصیل من، دو رشته شیلات و محیطزیست با هم ارائه میشد. بسیاری از همدورهایهای من در حوزههای شغلی مرتبط با شیلات و پرورش میگو و ماهی مشغول به فعالیت شدند. تعداد کمی از آنها هم حوزه محیطزیست را به عنوان شغل انتخاب کردند.
من بعد از پایان دوره سربازی، به عنوان کارمند اداره محیطزیست استخدام شدم؛ اما از آنجا که به کارهای یکنواخت علاقهای نداشتم، بعد از پنج سال این شغل را ترک کردم. درحالحاضر در حوزه ساختوساز ویلا و خانههای ییلاقی و طراحی فضای سبز این فعالیت دارم.
چرا حوزه عکاسی حیات وحش را انتخاب کردید؟ چه چیزی در این حوزه برای شما جذاب است؟
من نهتنها درآمد چندانی از این حوزه ندارم؛ بلکه حتی بخشی از درآمدم را صرف آن میکنم. البته حدود ۸۰ پروژه با سازمان محیطزیست، دانشگاه تهران، پژوهشگاه علوم محیطی شهید بهشتی و اداره محیطزیست خراسان داشتهام، اما درآمد این پروژهها برای گذران زندگی کافی نیست. بیشتر افراد شاغل در حوزه محیطزیست این حوزه را به عنوان شغل دوم و تنها به دلیل علاقهمندی به هنر، عکاسی و طبیعت انتخاب میکنند.
انرژی که من از طبیعت میگیرم، نسبت به جوامع انسانی خیلی بیشتر است و از گذران وقت در محیطزیست بیشتر لذت میبرم.
یکی از افرادی که باعث علاقهمندی من به عکاسی از محیطزیست شد، آقای بیژن فرهنگ درهشوری، از اساتید حوزه عکاسی محیطزیست بود. ایشان تجهیزات عکاسی حیات وحش داشتند و کنار شغل اصلیشان در اداره محیطزیست به عکاسی از طبیعت میپرداختند.
عکاسی را چطور یاد گرفتید؟
سال ۲۰۰۱ اینترنت وارد زندگی ما ایرانیها شد؛ از همان زمان من شیفته استفاده از نت بودم. اوایل که هیچ خانهای اینترنت نداشت؛ من به کافینت دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس میرفتم و درباره عکاسی جستجو میکردم. مقالههای آموزشی مختلف این حوزه را میخواندم و با دیگر افراد علاقهمند به عکاسی آشنا میشدم؛ بهاینترتیب عکاسی را بهشکل خودآموز از طریق اینترنت و کتاب یاد گرفتم.
در مجموع من در هیچ زمانی آموزش آکادمیک در حوزه عکاسی نگذراندم و خودم آن را یاد گرفتم. مطالعه کتابها و مقالات و دیدن ویدئوهای آموزشی تنها منایع من برای یادگیری عکاسی بود.
علاوهبر این، به لطف اینترنت با تعدادی از عکاسهای اروپایی ارتباط برقرار کردم. مثلا پرندهنگرها برای سرشماری زمستانه پرندگان به کمک سازمان محیطزیست میآمدند؛ معمولا در این گروه چند عکاس هم حضور داشتند. برای شناخت بیشتر تجهیزات عکاسی با آنها ارتباط برقرار کردم. بنابراین اگر کتابی میخواستم که در ایران نبود، این دوستان برایم ارسال میکردند.
مثلا گروهی از افراد هلندی به نام سون برای سرشماری پرندگان به سازمان محیطزیست کمک میکردند. من به زبان انگلیسی تسلط داشتم؛ بههمین دلیل وقتی آنها به بندعباس میآمدند، من برای راهنمایی آنها میرفتم. ارتباط با افراد این گروه باعث شد بیشتر از قبل به عکاسی از حیات وحش علاقهمند شوم.
ابتدا طبیعتگردی را شروع کردید یا سراغ عکاسی رفتید؟
از سال ۸۰ با خرید تجهیزات حرفهای عکاسی توانستم وارد این حوزه شوم. بین همه حوزههای عکاسی، این عکاسی از طبیعت است که حال من را خوب میکند. چون هر زمان که به طبیعت میروم، با چیزی جدید آشنا میشوم. برخلاف طبیعت تجربه اتفاقات جدید در محیطهای شهری کم اتفاق میافتد. از نظر من آگاهی با کسب تجربه، مهمترین چیز در زندگی انسان است.
اولین بار که توانستید بهشکل حرفهای عکاسی کنید، چه زمانی بود؟
سال ۸۲ از اداره محیطزیست استعفا دادم و به شکل جدی بهعنوان عکاس محیطزیست فعالیت کردم. اینکه از زندگی راضی و خوشحال باشیم، اهمیت زیادی دارد؛ من در این موضوع موفق بودم.
اولین بار تجربه عکاسیتان چطور بود؟
اولین بار که از حیات وحش عکاسی کردم، از بدنه نگاتیو مدل Canon EOS 300D و لنزی با کیفیت فوکوس نه چندان بالا استفاده کردم. آن زمان پس از عکاسی از طبیعت، فیلمها را به یک عکاسی در بندرعباس میبردم و هزینههای زیادی صرف میکردم تا عکسها چاپ شوند و ببینم چه عکسهایی گرفتهام!
چند سال بعد با به بازار آمدن تجهیزات عکاسی دیجیتال، بدنه Canon US 300D خریدم. عکاسی با این تجهیزات مثل معجزه بود! از طبیعت عکاسی میکردم و در کوتاهترین زمان آنها را از طریق رایانه شخصیام تماشا میکردم.
از مخاطرات و سختیهای حیات وحش بگویید
از نظر من عکاسی از حیات وحش هیچ سختی یا مخاطرهای ندارد و همه آن لذت محض است! بیشتر حیوانات کاری به حضور انسان در حیات وحش ندارند؛ البته تا زمانیکه از جانب انسان، ترس و خطر احساس نکنند.
من فکر میکنم احتمال اینکه حیوان وحشی به انسان حمله کند، زیاد نیست. درحقیقت احتمال اینکه انسان به انسان در طبیعت آسیب بزند، بسیار بیشتر از حمله حیوانات به انسان است.
اما فارغ از مخاطراتی که به نظر دیگران حین عکاسی حیات وحش وجود دارد، دوری از خانواده و نگرانی برای آرامش و آسایش آنها مهمترین چالش عکاسی از حیات وحش برای من است. گاهی هم اتفاقاتی مثل گمکردن مسیر حرکت، سقوط از بلندی و… از خطرهای حضوز در محیطزیست حیوانات هستند که برای عکاسان پیش میآید.
از نظر من عکاسی از حیات وحش هیچ سختی یا مخاطرهای ندارد و همه آن لذت محض است! بیشتر حیوانات کاری به حضور انسان در حیات وحش ندارند؛ البته تا زمانیکه از جانب انسان، ترس و خطر احساس نکنند.
من فکر میکنم احتمال اینکه حیوان وحشی به انسان حمله کند، زیاد نیست. درحقیقت احتمال اینکه انسان به انسان در طبیعت آسیب بزند، بسیار بیشتر از حمله حیوانات به انسان است.
بهترین و بدترین خاطره شما از عکاسی حیات وحش چه بوده است؟
بدترین خاطرات من مربوط به جامعه شهری است تا طبیعت! اگر از بدترین خاطره حین عکاسی بپرسید، باید بگویم هر سختی در مسیر عکاسی از حیات وحش برای من شیرین تلقی میشود. یکی از چیزهایی که در این حوزه همیشه برایم سخت بوده، کشته شدن محیطبانان به دست شکارچیهای حیوانات است.
یکی از همکاران سابق من، آقای حسننژاد، که در محیطزیست فعالیت میکرد، با این شکارچیها درگیر شد. دستبرقضا شکارچی از اقوام آقای حسننژاد بود. درنهایت این درگیری منجر به قتل همکار سابقم شد. شکارچی پس از اطلاع از هویت محیطبان، نتوانست این فشار روانی را تحمل کند و خودش را از کوه به پایین پرت کرد.
این موضوعات رنج زیادی برای من دارد. فقر زیاد مردم در سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و… از دیگر موارد دردناکی است که در طبیعتگردی و عکاسی با آن مواجه میشوم.
یکی از جالبترین چیزهایی که حین عکاسی دیدم، به گربه شنی مربوط است. یک بار دیدم یک گربه شنی با تولههایش قایمباشک بازی میکرد و برای اینکه تولهها به هم حسادت نکنند، به یک اندازه به آنها توجه داشت و همگی را در بازی شرکت میداد. از نظر من این تعامل گربه شنی با تولهها و احساس و عواطف او بسیار جذاب بود.
برای عکاسی از حیات وحش چه تجهیزاتی موردنیاز است؟
بهنظرم مهمترین چیز برای عکاسی حیات وحش سلامتی عکاس است. یک عکاس برای اینکه بتواند به راحتی ساعتها پیادهروی کند، از کوه و تپه بالا برود، در بستر رودخانه حرکت کند، شب طبیعت را تجربه کند و… به بدنی آماده و سالم نیاز دارد.
موارد بعدی خرید حداقل تجهیزات و دانش استفاده از آنها است. شما میتوانید هم با ۳۰۰ میلیون و هم با پنج میلیون تجهیزات عکاسی را تهیه کنید. حداقل تجهیزات و وسایل مناسب برای عکاسی از حیات وحش یک تله ۴۰۰ میلیمتر به بالا با کیفیت اپتیکی مناسب و یک بدنه دیجیتال SLR است.
البته برای لذت از محیطزیست لزومی ندارد حتما تجهیزات عکاسی بخرید و عکاسی کنید. شما میتوانید حتی با دوربین دوچشمی ساده هم از طبیعت لذت ببرید.
چطور تجهیزات لازم برای عکاسی را حمل میکنید؟
تجهیزات لازم برای حیات وحش بسیار سنگین هستند. گاهی پیش میآید که باید همراه با این وسایل، مسافتی طولانی، مانند ۱۵ یا ۲۰ کیلومتر را پیاده طی کنیم. این موضوع ممکن است کمی سخت باشد و توانایی بدنی شما را به چالش بکشد؛ اما وقتی پشت کاری عشق و علاقه باشد، سختیها به چشم نمیآیند.
برای مثال در یکی از سفرها به بوشهر که همراه دوستانم بودم، باید در گرمای ۵۲ درجه در چادر میماندیم. گرمای هوا به قدری بود که حال جسمی همسفر من بد شد. اما این اتفاقات به تجربه جدیدی که به دست میآوریم، میارزد.
فکر میکنید همنشینی با طبیعت، چه تاثیری بر افراد میگذارد؟
به نظر من یکی از چیزهایی که در طبیعت میتوانید یاد بگیرید، این است که بفهمید چه کسی هستید. آشتی با طبیعت به شما کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. به نظر من سکوت کویر و بیابان نقشی خیلی پررنگی در شناخت بهتر نسبت به خودتان دارد.
فضای طبیعت شما را به خلوتی میرساند که باعث میشود تعارفات را کنار گذاشته و خودتان را بهتر ببینید. بسیاری از افراد عاشق این هستند که به طبیعتگردی بپردازند؛ چون میتوانند در طبیعت خودشان را پیدا کنند. از نظر من مهمترین آفت بشریت روزمرگی است؛ چون با روزمرگی مهمترین هدف از خلقت یعنی کسب تجربه را از دست میدهید.
حتی اگر چنین بینشی نسبت به طبیعت نداشته باشید، به مرور زمان و با انس با طبیعت به آن میرسید. البته این انس با طبیعت در شرایطی ایجاد میشود که به طبیعت به چشم شغل و جایی برای کسب درآمد نگاه نکنید. تجربه یعنی به دنیا درست نگاه کنید. وقتی سرتان به کار خودتان باشد، باز هم میشود روزمرگی؛ حتی اگر در کویر لوت باشید.
فضای طبیعت شما را به خلوتی میرساند که باعث میشود تعارفات را کنار گذاشته و خودتان را بهتر ببینید. بسیاری از افراد عاشق این هستند که به طبیعتگردی بپردازند؛ چون میتوانند در طبیعت خودشان را پیدا کنند. از نظر من مهمترین آفت بشریت روزمرگی است؛ چون با روزمرگی مهمترین هدف از خلقت یعنی کسب تجربه را از دست میدهید.
کسب درآمد از عکاسی حیات وحش چقدر ممکن است؟
هرچند این کار امکانپذیر است؛ اما درآمد آن بسیار ناچیز خواهد بود. روشهای کسب درآمد راحت، سریع و ناسالم باعث شده افراد تن به کارهای سخت ندهند. به همین دلیل هم کمتر کسی سختی عکاسی حیات وحش برای کسب درآمد را تحمل میکند و اغلب افراد کارهای پربازده با سود بالا را ترجیح میدهند.
در کل باید بگویم عکاسی حیات وحش به عنوان منبع درآمد اصلی شدنی است؛ اما کافی نیست. برای مثال شما میتوانید به طور کلی از حرفه عکاسی کسب درآمد کنید و کنار آن به عکاسی از حیات وحش هم بپردازید. درحالحاضر دنیا دارد به سمتی میرود که جوامع بزرگ برای هنر ارزش خیلی زیادی قائل هستند. البته این موضوع و کسب درآمد از هنر در کشور ما هنوز نیاز به تلاش دارد.
داستان عکاسی از پلنگ ایرانی چطور ممکن شد؟ آیا شانسی بود یا با برنامهریزی پیش رفتید؟
عکاسی ناشی از شناخت است؛ عکسهایی که من گرفتم، هیچکدام به صورت شانسی و اتفاقی نیست. شما باید نسبت به ایستگاهی که برای عکاسی میروید و همسفر خود شناخت کافی داشته باشید.
بنابراین داشتن دانش کافی نسبت به گونه جانوری موردنظر برای عکاسی و تجربه کافی از دیگر موارد مهمی هستند که در این زمینه اهمیت زیادی دارد. منظور از همسفر خوب، فردی مطمئن است که همراه شما و علاقهمند به طبیعت و عکاسی باشد.
این عکس در سفری همراه با آقای دکتر هانی و مهندس نظری از دوستانم گرفته شد. ما برای ثبت این عکس در زمان مناسب به پارک تندوره رفتیم.
این زمان با توجه به رفتار و نوع زندگی حیوان در نظر گرفته میشود. برای مثال درمورد پلنگ ایرانی، ما زمانی را انتخاب کردیم که پلنگ روزفعالی بیشتری داشت و فعالیت زیادی از خود نشان میداد. همچنین پلنگ در دوره جفتگیری بود و بیشتر در محیط گردش میکرد.
آقای دکتر هانی یک دوربینکش قهار است که چشم تیزبینی دارد. او ابتدا پلنگ را دید که مشغول بالاکشیدن یک بز از کوه بود. تیم ما در فاصلهای قرار گرفت که هم حیوان اذیت نشود و هم برای ما امن باشد تا از پلنگ عکاسی کنیم.
آیا برای ثبت عکس در لحظه مناسب خیلی منتظر میمانید؟
بله ما زمان زیادی را منتظر میمانیم. به عنوان مثال برای ثبت عکس پلنگ، یک هفته منتظر ماندیم و تلاش کردیم. در این هفته چند باری پلنگ را دیدیم؛ اما منتظر زمان، مکان، نور و زاویه مناسب بودیم.
استقبال مردم از حوزه کاری و تصاویر شما به چه شکل است؟
استقبال مردم از این حوزه خوب است؛ اما میتواند بهتر هم بشود. برای مثال یک سال پیش من کتابی بهعنوان راهنمایی برای گردشگران و عکاسان حیات وحش ایران نوشتم. این کتاب دو جلدی حاصل ۲۰ سال تلاش و زحمات من در حوزه حیات وحش است.
هرچند من فروش خوبی برای این کتاب داشتم؛ اما با توجه به منحصربهفرد بودن موضوع کتاب، انتظار استقبال بهتری از کتاب میرفت. علت این موضوع این است که مخاطبان عکاسی حیات وحش در ایران کم هستند و مردم ما هنوز درگیری زیادی با طبیعت و محیطزیست ندارند.
ما در کشورمان بیشتر از طبیعتگرد و عکاس حیات وحش، شکارچی داریم. این نکته از ارتباط کم افراد با طبیعت ناشی میشود. در کشورهای غربی بهویژه اروپایی استقبال بیشتری از طبیعتگردی و مسائل مرتبط با آن وجود دارد.
برای مثال ما گیاهخواری را در کشورهای غربی بیشتر میبینیم و این موضوع به ارتباط بهتر آنها با طبیعت اشاره دارد. در حال حاضر دغدغه مردم ما مسائل دیگر و البته مهمتری نسبت به طبیعت است. ما مردم بدی نداریم؛ به بیان بهتر مردم گرفتاری داریم.
به نظر من اگر شرایطی پیش آید که مردم دغدغههای کمتری داشته باشند، خیلی سریعتر از سایر مردم دنیا به فکر طبیعتگردی میافتند. در گذشته که مردم با دغدغه کمتری روبهرو بودند، توسعه فکری بیشتر و سریعتری داشتند.
ایجاد استقبال در مردم و دغدغهمندی نسبت به طبیعت نیاز به کار رسانهای و آموزش دارد که در این دو زمینه کار کمی انجام شده است، با این حال باز هم شمار قشر فرهیخته جامعه در حال رشد است و این نوید روزهای بهتری برای کشور خواهد بود.
از لحظهای که تصمیم به عکاسی حیات وحش میگیرید تا زمان بازگشت به خانه، چه مسیری را طی میکنید؟
در مرحله اول کارهایی از خانه و مسائل روزمره که انجام آنها بر عهده من است، انجام میدهم تا خانوادهام کمتر به زحمت بیفتند. دومین مرحله برنامهریزی برای سفر است. بررسی وضعیت آبوهوا، ابزارها و وسایل لازم برای طبیعتگردی در این مرحله قرار دارد.
در گام بعدی با دوستانم تماس میگیرم و آنها را از برنامه سفر مطلع میکنم تا درصورت تمایل با من همراه شوند. اگر قرار باشد با یکی از افراد محلی یا محیطبانان به سفر بروم، هماهنگیهای لازم را هم انجام میدهم.
در مجموع همه چیز برنامهریزیشده است؛ پیش از شروع سفر میدانم در کجا از چه حیوانی باید عکس بگیرم یا حدودا چه مدت در سفر باشم. البته همیشه این احتمال وجود دارد که هدف سفر محقق نشود یا از حیوانی دیگر عکس بگیرم. همین غیرقابل پیشبینی بودن نتیجه، باعث زیبایی بیشتر عکاسی حیاتوحش و طبیعتگردی است.
یکی از مسائلی که پیش از سفر بررسی میکنید، شرایط آبوهوایی است. آبوهوا چقدر در سفرهایتان اهمیت دارد؟
برای من شرایط آبوهوایی بسیار مهم است و در مرحله برنامهریزی برای سفر انجام میشود. البته اینطور نیست که برای مثال در باران نتوانیم عکس بگیریم؛ بلکه عکاسی در باران جذابتر هم میشود. در هر شرایطی میتوان عکسی متفاوت و جذاب گرفت.
آیا این نوع سفر و عکاسی از حیات وحش هزینه زیادی دارد؟
بله قطعا وسیله نقلیه سفر، تردد در طبیعت، رزرو محل اقامت و… هزینه زیادی دارند. خیلی اوقات دلیل این که نمیتوانم به سفر دلخواهم بروم و عکاسی حیات وحش انجام دهم، مشکلات مالی است. برای مثال دلم میخواهد در شمالغرب ایران عکاسی کنم؛ ولی چون بودجهاش را ندارم، به عکاسی اطراف محل زندگیام میپردازم.
خارج از ایران هم تجربه عکاسی داشتید؟
متاسفانه با وضعیت اقتصادی ایران، هیچ وقت بودجه کافی برای سفر خارجی نداشتم. یک زمانی برای سفر به هند برنامهریزی کردم؛ اما با گران شدن دلار دیگر امکانش نبود. حتی با عکاسهای خارجی هم دراینباره صحبت و برنامهریزی کردم؛ اما قیمت دلار همه چیز را به هم ریخت.
اگر روزی فارغ از بحث مالی، بخواهید جایی عکاسی کنید، کجا را ترجیح میدهید؟
از نظر من هند کشور بسیار جالبی است و تنوع زیستی و اقلیمهای گوناگون بسیار قابلتوجهی دارد. مناطق کوهستانی هند بسیار شگفتانگیز هستند. از طرفی فرهنگ مردم هند به شکلی است که به حیوانات آسیب نمیرسانند و شما بهتر میتوانید به حیات وحش و گونههای جانوری مختلف آن نزدیک شوید.
مذهب مردم این کشور بهگونهای است که احترام به حیوانات در آن اهمیت بسیار زیادی دارد. این کشور بزرگترین جمعیت گیاهخواران دنیا را تشکیل میدهد؛ بههمین علت کمتر به شکار حیوانات میپردازند. مثلا اگر حیوانی وارد فروشگاهی شود، آن را نشانه برکت میدانند و از فروشگاه بیرون نمیکنند.
از تصاویرتان نمایشگاهی هم برگزار کردهاید؟
بله نمایشگاهی برپا کردم؛ اما متاسفانه بهخاطر شیوع کرونا برگزاری نمایشگاهها لغو شد. تاکنون چهار نمایشگاه در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان و خنچ برگزار کردم. استقبال مردم از این نمایشگاهها بسیار بالا بود.
در استانهای جنوبی فکر نمیکردم حتی یک تابلو بفروشم؛ اما به تجدید چاپ هم رسیدیم. در تهران به خاطر تجربه کم فضایی برای نمایشگاه انتخاب کردم که چندان مناسب نبود؛ بااینحال در تهران هم کارهای زیادی فروختم.
درباره کتابهایی که چاپ کردید، بیشتر توضیح میدهید؟ این کتابها با چه هدفی چاپ شدند؟
من احساس کردم در ایران هیچ راهنمایی برای گردشگر حیاتوحش نداریم. هر اطلاعاتی که در این زمینه ثبت شده، کمارزش است. هیچ مجموعه نفیس و ارزشمندی از عکسهای حیاتوحش با چاپ خوب، قطع مناسب و اطلاعات ارزشمند در ایران وجود ندارد. از طرفی چون مخاطب این حوزهها افراد کمی هستند، حتی فکر نمیکردم ۱۰ نسخه از آن هم به فروش برسد!
خرید عکس، حقالزحمه مترجم، هزینه چاپ و نشر حدودا نزدیک به ۳۰۰ میلیون برای من هزینه داشت و هدف من هم کسب درآمد از کتاب نبود. من برای بهیادگار ماندن مجموعهای زیبا و با هدف ارتباط بهتر مردم با طبیعت از طریق تماشای عکسهای با کیفیت و نفیس این کار را انجام دادم. از نظر من بشر بیشتر دیداری است و از طریق دیدن بیشتر دنیای اطرافش را درک میکند.
از چه گونهها و جانورانی عکاسی کردید؟
من با آقای دکتر کابلی در کتاب اطلس پرندگان ایران به عنوان نویسنده و عکاس همکاری کردم. این کتاب در سطح ملی نوشته شد و موزه تاریخ طبیعی هلند و دانشگاه تهران مجری آن بودند؛ سازمان محیطزیست هم اسپانسری آن را برعهده گرفت. بنابراین میتوانم بگویم من از شمار گونههای زیادی از پرندگان و پستانداران عکاسی کردم. تقریبا از بیشتر این گونهها، حدود ۸۰ درصد از پرندگان و ۴۰ درصد از پستانداران، عکسهای ارزشمند ثبت کردهام.
علاقهمندی به عکاسی حیاتوحش چه تاثیری روی دیدگاه و سبک زندگی شما داشت؟
عکاسی حیاتوحش باعث شد من بهتر خودم را بشناسم. آدمها بهویژه مردان معمولا تا ۴۰ سالگی کمی سردرگم هستند. برای رهایی از این سردرگمی و پیداکردن خود، بهترین راه خلوت و تنهایی است. این خلوت نشان میدهد ما که هستیم؛ بهترین جای خلوت برای خودشناسی هم طبیعت است.
بنابراین پیشنهاد من به همه این است که به طور مرتب برنامه طبیعتگردی سالم با حفظ محیطزیست داشته باشند تا ذهن آرامتر و شناخت بیشتری از خود به دست آورند.
سلام و عرض ادب. تشکر از اینکه این موضوع مهم را مطرح کردید. مسئله حفاظت از حیات وحش و محیط زیست یکی از چالشهای بزرگ عصر ماست و متأسفانه در کشور ما نیز با بیمهریهای زیادی روبرو است. بسیاری از مردم هنوز ارزش حفاظت از گونههای جانوری و گیاهی را درک نکردهاند و تصاویر زیبایی که از حیات وحش منتشر میشود، تنها به عنوان یک اثر هنری زیبا دیده میشود و نه یک فراخوان برای حفاظت. افرادی مانند آقای موسوی با جان و دل برای ثبت زیباییهای طبیعت تلاش میکنند و خطرات زیادی را به جان میخرند. محیطبانان با کمترین امکانات و حقوق ناچیز، از محیط زیست محافظت میکنند و متأسفانه جان بسیاری از آنها نیز به خطر میافتد. کسانی که میخواهند در زمینه عکاسی حیات وحش فعالیت کنند، با کمبود امکانات و هزینههای بالا روبرو هستند. با ادامه این روند، آینده روشنی برای حفاظت از گونههای در خطر انقراض متصور نیست.
باید تلاش کنیم تا مردم را نسبت به اهمیت حفاظت از محیط زیست آگاه کنیم. برگزاری کارگاهها، سمینارها و کمپینهای اطلاعرسانی، تولید محتواهای جذاب و آموزنده در رسانههای مختلف، و استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد. دولت باید به وضعیت محیطبانان رسیدگی کند و حقوق و مزایای آنها را افزایش دهد. همچنین باید تجهیزات لازم برای انجام وظایفشان را در اختیار آنها قرار دهد و از آنها در برابر هرگونه تهدید حمایت کند. میتوان با ایجاد تسهیلات و حمایتهای مالی، به عکاسان حیات وحش کمک کرد تا بتوانند تجهیزات خود را ارتقا دهند و به فعالیت حرفهای خود ادامه دهند. باید از مشارکت مردم در فعالیتهای حفاظتی حمایت شود. ایجاد گروههای داوطلبانه، برگزاری مسابقات عکاسی و فیلمسازی با موضوع حیات وحش، و ایجاد بازارچههای محصولات محلی میتوانند در این زمینه موثر باشند. قوانین و مقررات مربوط به حفاظت از محیط زیست باید تقویت شود و مجازاتهای بازدارنده برای متخلفان در نظر گرفته شود. همکاری با سازمانهای غیردولتی که در زمینه حفاظت از محیط زیست فعالیت میکنند، میتواند ظرفیتهای موجود را افزایش دهد. یکی دیگر از راه های کم هزینه برای علاقه مندان عکاسی حیات وحش ثبت گونه های گیاهی و جانوری در iNaturalist یک اپلیکیشن و وبسایت رایگان است که به شما کمک میکند تا با عکس گرفتن از گیاهان، حیوانات و موجودات زنده اطراف خود، آنها را شناسایی کنید. این برنامه با کمک یک جامعه بزرگ از دانشمندان و طبیعتدوستان، به جمعآوری دادههای ارزشمندی برای تحقیقات علمی و حفاظت از محیط زیست میپردازد. دادههای جمعآوری شده در iNaturalist به دانشمندان کمک میکند تا تغییرات محیط زیست را بهتر درک کنند و برنامههای حفاظتی موثرتری را طراحی کنند. این برنامه به مردم کمک میکند تا با طبیعت اطراف خود بیشتر آشنا شوند و به اهمیت حفاظت از آن پی ببرند. iNaturalist یک ابزار رایگان و کاربرپسند است که برای همه قابل استفاده است. iNaturalist یک ابزار قدرتمند و رایگان است که به شما اجازه میدهد تا به عنوان یک شهروند دانشمند در حفاظت از محیط زیست مشارکت کنید. این برنامه دارای یک جامعه بزرگ از علاقهمندان به طبیعت است که به شما کمک میکنند تا مشاهدات خود را شناسایی کنید.
حفاظت از حیات وحش یک مسئولیت همگانی است. هر یک از ما میتوانیم با مشارکت فعال در این زمینه، به حفظ تنوع زیستی کمک کنیم. امیدوارم با تلاشهای مشترک بتوانیم آیندهای بهتر برای نسلهای آینده و محیط زیست کشورمان رقم بزنیم.
درود بر بابک عزیز
بنظرم نفر شماره یک عکاسی حیات وحش تو ایران هستند