موزه عبرت کمی عجیب است. اگر درباره آن چیزی نشنیده باشید حتما نمیتوانید تصور کنید که در آن دقیقا چه چیزهایی به نمایش گذاشته میشود. درست است؟ موزه عبرت در باغ ملی در میدان امامخمینی تهران قرار دارد. اگر اهل گردش و تهرانگردیاید باید بدانید که این موزه از موزههای متفاوتی است که بازدید از آن چندان اوقات خوشی را برایتان رقم نخواهد زد.
در موزه عبرت تهران همان طور که از نامش هم پیداست، پای عبرتگرفتن و گوشههایی تاریک و سیاه از تاریخ در میان است. شاید حتی بتوان لقب ترسناکترین موزه تهران را هم بیتعارف و بهسادگی به همین موزه تقدیم کرد.
اما مگر چهچیزی در آن به نمایش گذاشته شده است؟ پای ارواح و موجودات فرازمینی به میان است؟ نه، قطعا نه. آنچه موزه عبرت را وحشتناک میکند، وقایعی تاریخی از گذشتههاست که نه به دست فرازمینیها بلکه بهدست همین انسان دوپا روی کره خاکی رقم خورده است. در ادامه از این موزه بیشتر خواهید خواند.
تاریخچه موزه عبرت
برای اینکه تاریخچه موزه عبرت را بدانید باید از ساختمان آن شروع کنیم. ساختمانی که موزه عبرت در آن قرار دارد در سال ۱۳۱۱ ساخته شده است. یعنی سالهایی که رضاخان بر ایران حکومت میکرد. رضاخان به کمک مهندسان آلمانی در سالهای حکومتش، این زندان را ساخت؛ زندانی که گفته میشود، نخستین زندان مدرن ایران است.
این زندان در طول تاریخ معاصر ایران کاربردهای مختلفی داشته و برای اسارت گروههای مختلفی از مردم بهرهبرداری میشده است. برای مثال، مدتی بهطور اختصاصی بهعنوان زندان زنان از آن استفاده میکردند و بعد با عنوان زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری به کار خود ادامه میداده است. اسم عجیبی است، نه؟کمیته مشترک ضدخرابکاری؟ کمیته ضدخرابکاری در زمان پهلوی دوم یعنی محمدرضا شاه استفاده میشد و در آن زندانیان سیاسی به اسارت فرستاده میشدند.
ساختمان موزه عبرت تا سالها مکانی برای اسیرکردن افراد با جرمهای مختلف بود. برای مثال بعد از انقلاب هم با نام بازداشتگاه توحید از آن استفاده میشد تا اینکه درنهایت در حوالی سال ۱۳۸۰ به موزه عبرت بدل گشت و بازدید از بخشهای مختلف آن که یادآور وقایع تاریخی گوناگون است در معرض نمایش عموم قرار گرفت.
معماری موزه عبرت چگونه است؟
اگر نظر شخص نویسنده این مقاله را بخواهید، اصلا بازدید از این موزه را به شما توصیه نمیکند. اما باز هم برای آگاهی و کسب اطلاعات، شناخت موزههای مختلف هر شهری فکر بدی نیست. درهرحال، باید بدانید که با ورود به موزه عبرت تهران شاهد خاطرههای تلخی از تاریخ مانند شکنجهها و اسارتها خواهید بود. پس اگر روحیه حساسی دارید یا نای بالارفتن از پلههای زیاد را ندارید (چون این موزه پله زیاد دارد) بهتر است به فکر رفتن به موزه عبرت نباشید. دیگر حتما میدانید که بههیچوجه، جای کودکان هم در این موزه نیست.
ساختمان موزه بسیار عجیبوغریب است: راهروهایی پیچدرپیچ، اتاقهای پرتعداد و نقشهای که فرار از آن را تقریبا غیرممکن میکند. گویا مهندسان آلمانی که در طراحی و ساخت این زندان نقش داشتهاند، حسابی روی شکنجهکردن و آزاررساندن به زندانیها متمرکز بودهاند و این بنا را طوری طراحی کردهاند که بیشترین میزان رنج را به ساکنان آن وارد کنند. مثلا تابستانهای این ساختمان بهشدت گرم و زمستانهایش سردِ سرد است.
بخشهای مختلف موزه عبرت را میشناسید؟
بخشهای مختلفی داخل موزه عبرت وجود دارد. این بخشهای شامل موارد زیر است:
- اتاق افسرنگهبان؛
- محل نگهداری لباسهای زندانیان؛
- سلولها؛
- عکاسخانه؛
- اتاق پانسمان؛
- شکنجهگاه؛
- اتاق ملاقات؛
- اتاق معرفی اسلحهها؛
- اتاق یادبود؛
- اتاق رئیس؛
اتاق افسرنگهبان
اتاق افسرنگهبان مکانی است که زندانیان در آن خود را معرفی میکردند و برای ورود به این زندان مخوف با نیروهای بیرحم آماده میشدهاند. امروز هم میتوانید شاهد این اتاق در موزه عبرت تهران باشید.
محل نگهداری لباس زندانیان
این بخش از زندان هم محلی بوده برای نگهداری لباس زندانیان و پر از قفسههای فلزی کوچک است که روی هریک شمارهای مختص هر زندانی را نوشتهاند.
سلولها
چهاربند با ۸۶ سلول در این زندان وجود دارد. این زندان میتواند ۲۰۰ زندانی را در خود جای بدهد و در بندهای عمومی آن، تعداد زندانیان آنقدر زیاد بوده که نفسکشیدن هم دشوار میشده است. اتاقها و سلولهای انفرادی و عمومی موزه عبرت یا همان زندان مخوف قدیمی قرنیزهای بلندی دارد. قرنیزهایی که باعث میشدند، زندانیهای چشمبسته، پایشان در دروازه در به قرنیزها برخورد کند و به زمین بیفتند. یعنی سازندگان این زندان از هیچ جزئیاتی برای آزاررساندن به زندانیها فروگذار نکردهاند. قساوت تا کجا؟؟
عکاسخانه
حتما در فیلمها دیدهاید که متهمان در کنار دیوار میایستند و تختهای در دست دارند که نام و جرمشان روی آن نوشته شده است. بعد از آنها عکس گرفته و تصویرشان ضمیمه پروندهشان میشود. عکاسخانه موزه عبرت هم جایی برای همین کار بوده و با بازدید از زندان میتوانید شاهد این اتاق هم باشید.
اتاق پانسمان
اتاق پانسمان اوج پلیدی و خشونت است. این اتاق برخلاف نامش جایی برای بهبودی و پانسمان نبوده است. بلکه شیوه بستن و بازکردن زخمهای زندانیان طوری بوده تا بیشتر زجر بکشند. در این اتاق خبری از استفاده از مواد بیحسی نبوده و فرایند پانسمانکردن با برداشتن آن از روی زخمها با دردی حتی بیشتر از درد زخمها همراه میشده است.
اتاق شکنجه
خشونت در هر شکل و حالتی زشت و نپذیرفتنی است. اتاقهای شکنجه متنوعی در موزه عبرت فعلی و زندان سابق وجود داشته که فکرکردن به آنها هم حال را خراب میکند. برای مثال اتاقی موسوم به اتاق فوتبال در آن وجود داشته که در آن، زندانی را بر کف زمین میانداختهاند و بعد مأموران شکنجه با کفشهای نوک تیز خود به او ضربه و لگد میزدهاند.
اتاق آپولو هم اتاقی دیگر است که با الهام از سفینههای فضایی ساخته شده بوده و در آن با گذاشتن کلاهی فلزی بر سر متهم و زدن ضربات شدید با شلاق و… به کف پاهایش، او را بهشدت آزار میدادهاند. گذاشتن این کلاه فلزی برای این بوده که صدای ضربات در سرش طنینانداز و بیشتر اذیت شود.
در اتاق موسوم به زیر هشت موزه عبرت هم زندانیان را با شوک برقی میآزردهاند. اگر فکر میکنید اینها اوج وحشیگری و ظلم است باید خودتان را برای گزینههای دیگر هم آماده کنید: اتاق دیگر زندان، اتاق قفس داغ است که زندانیها را در آن میانداختهاند و دیوارههای فلزی قفس را با حرارت داغ میکردهاند.
اتاق ملاقات
اتاق ملاقاتی با دیوارهایی از جنس توریهای فلزی که بین زندانی و خانوادهاش قرار میگرفته هم یکی دیگر از نشانههای قساوت انسان روی کره خاکی است. البته باید بدانید که معمولا خبری از ملاقاتی در این زندان نبوده است. اما در موارد معدود هم شرایط امنیتی خاصی وجود داشته و افراد بهسختی میتوانستهاند، خانواده خود را ببینند.
اتاق معرفی اسلحهها
اشیای شکنجه و اسلحهها هم در موزه عبرت تهران به نمایش گذاشته میشوند. در این موزه میتوانید شاهد مجسمههایی باشید که با الهام از وقایع حقیقی ساخته شدهاند و هدف از ساخت آنها، نمایش حال و هوای گذشته این زندان بوده است. با وجود این مجسمهها و اشیا و اسناد تاریخی موجود در زندان میتوان به تاریخ گذشته کشور هم پِی برد و وقایع را تا حدی مرور کرد.
اتاق یادبود
در بخش یادبودها هم میتوانید شاهد حضور پلاکها، مجسمهها و اسنادی باشید که از مبارزان قدیمی ایرانی مانند شهیدان بهشتی، رجایی و… در موزه عبرت به جای مانده است. اسامی زندانیان سیاسی و مدارکی از این دست در این بخش از موزه مشاهده میشود.
اتاق رئیس
اتاق رئیس هم که مشخص است چه کاربردی داشته است. این اتاق برای رئیس زندان بوده و در آن تصمیمات مختلف گرفته میشده است. البته باید بگوییم که امکانات ارتباطی موجود در این اتاق نسبت به زمانه خودش بسیار خوب بوده است.
موزه عبرت کجاست؟
اگر با همه چیزهایی که درباره این موزه گفتیم باز هم دلتان میخواهد که به آن سری بزنید باید به نشانی زیر مراجعه کنید:
تهران، میدان امامخمینی، ابتدای خیابان فردوسی جنوبی، خیابان کوشک مصری، خیابان شهید یارجانی، پلاک ۱۱
سعی شده است که با وجود مجسمهها و اشیایی که در این موزه گذاشتهاند، فضای سالهای تاریک و سخت این زندان دوباره در چشم مخاطب زنده شود. ظاهرا این کار موفقیتآمیز بوده و اگر به این موزه سری بزنید، احساس خشم و غم بهطور توأم به قلبتان هجوم خواهند آورد.
لوکیشن موزه عبرت روی گوگل مپ
در آخر
درست است که موزه عبرت جای دلانگیزی برای گذران وقت نیست اما مطالعه تاریخ و توجه به مقوله مهم عبرت، همواره از کارهایی است که بشر برای تکامل و رشد در مسیر زندگی بهتر در نظر داشته است. درهرحال، تاریخ را نمیتوان کتمان کرد. گذشتهها در بخشی از حافظه حقیقت ثبت شده است. این روزها هم میگذرد و بدل به خاطره خوب و بد میشود. خاطرهای که آیندگان از بخشهایی از آن عبرت خواهند گرفت. شما چه فکر میکنید؟