مدتی است که حوزه گردشگری و آثار باستانی کشورمان درگیر بحران تازهای شده است. در پی این بحران، گاهی اخباری مبنی بر سوختن بناهای تاریخی در آتش به گوش میرسد که برای علاقهمندان به میراثفرهنگی بسیار دردناک است.
بعد از بازار تبریز، مسجد جامع ساری و… اکنون معبد هندوهای بندرعباس و آرامگاه استر و مردخای در زمره تازهترین قربانیان آتشسوزیها قرار گرفتهاند. باتوجه به اهمیت موضوع و لزوم توجه به حفظ و حراست از آثار باستانی، مقولهای که در این راستا باید مورد بررسی قرار گیرد این است که دلیل این آتشسوزیهای زنجیرهای چیست و تا چه زمانی باید شاهد آتش گرفتن آثارباستانی و ازبینرفتن آنها باشیم؟
هنوز مدت زیادی از آتش گرفتن بازار تبریز و مسجدجامع ساری نگذشته بود که خبر از آتشسوزی در معبد هندوهای بندرعباس به گوش رسید؛ درگیر تلخی این خبر بودیم که خبر آتشسوزی آرامگاه «استر و مردخای» در همدان بار دیگر روحمان را آزرد.
اهمیت و ویژگیهای خاص آثار باستانی بر کسی پوشیده نیست. آثار باستانی شناسنامه هر کشوری محسوب شده و قدمت، تاریخچه و تمدن هر سرزمینی را مشخص میکند؛ پس حفاظت و حراست از آنها بسیار ضروری است.
آثارباستانی و بناهای تاریخی آثار ارزشمند و یادگارهای جامانده از اجداد و نیاکان ما هستند که تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران زمین را معرفی میکنند. ازاینرو، حفظ و حراست از آنها بر هر انسانی واجب است. آیندگان ما نیز حق دارند از این آثار بازدید کرده و برای تعمق در آنچه بر این مرزوبوم گذشته و عبرتآموزی برای ساختن آیندهای روشنتر فرصتی در اختیار داشتهباشند.
بهعنوان مثال، معبد هندوها حدود ۱۳۰ سال پیش، در زمان حکومت محمد حسنخان سعدالملک حاکم وقت بندرعباس بنا شده که از آن زمان محل عبادت هندوها در ایران بودهاست. این مکان با کمک هزینه هدایای هندوها توسط دو نفر به نامهای ﺷﻮﻝ ﺭﺍﻡ ﻭ ﺩﺩﻩ ﺭﺍﻡ ساخته شده که نامشان نیز بر روی کتیبه آورده شدهاست.
محلیها این بنا را بتگوران نامیدند؛ زیرا آن موقع اهالی، هندیها را گور یا گبر می خواندند. در سال ۱۳۴۴ که هندیها ایران را ترک کردند این معبد دیگر کارکرد سابق را نداشته اما به عنوان جاذبه گردشگری بندرعباس شناخته شدهبود.
همه آثار باستانی موجود در ایران و جهان چنین پیشینهای دارند که با یک جستوجوی ساده در موتورهای جستوجو میتوان به قدمت و اهمیت آنها پی برد. حال با نگاهی به اهمیت این بناها و با توجه به فراوانی رویدادهای ناخوشایندی که در چندوقت اخیر رخ دادهاست، سوالی که پیش میآید این است که چه افراد و چه نهادهایی مسوولیت حفاظت از این میراث ارزشمند را برعهده دارند؟ آیا با توجه به حجم اتفاقات ناخوشایند در این حوزه لازم نیست تدابیر پیشگیرانه و جدیتری مورد توجه قرار گرفته و بازنگری سیستمهای ایمنی و امنیتی این بناها در دستور کار قرار گیرد؟
معاون میراثفرهنگی: فرسودگی سیستمهای برقرسانی دلیل اصلی آتشسوزیهاست
معاون میراثفرهنگی، وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور با تاکید بر لزوم توجه به حفظ و حراست از آثار باستانی، پیرامون اتفاقات پیش آمده اخیر در این حوزه، گفت: طی بررسیهایی که در این رابطه صورت گرفته ثابت شده که دلیل اصلی آتشسوزی بناهای تاریخی کشور، فرسودگی سیستمهای برقرسانی است.
محمدحسن طالبیان در ادامه اظهار کرد: با توجه به اینکه ریشه بروز حوادث شناخته شده است، باید در راستای بهسازی سیستمهای الکتریکی بناهای تاریخی اقدامات اساسی انجام شود.
وی تصریح کرد: آتشسوزیهای اخیر بهقدری بحرانی شده است که در چند سال اخیر این مقوله بیشتر از بحرانهای طبیعی بناهای تاریخی و آثار باستانی کشور را تهدید میکند. از اینرو، برای جلوگیری از حوادث مشابه در سایر بناها باید در حوزه مدیریت بناهای تاریخی، آثارباستانی و موزهها برنامهریزی ساختارمند انجام گیرد.
طالبیان با تاکید بر لزوم حضور نگهبان در اماکنی که شبها بسته هستند، گفت: برخی اصرار دارند این اتفاقات را عمدی جلوه دهند، این درحالیست که در مقیاس جهانی نیز با چنین حوادثی روبهرو بودهایم. به عنوان مثال آتش گرفتن کلیسای نوتردام که خسارات جبرانناپذیری بههمراه داشت، صحتی بر این ادعاست.
وی خاطرنشان کرد: درهرحال، آتشسوزی بناهای تاریخی پدیدهای جهانی است و تنها مختص بناهای تاریخی ایران نیست، در صورتیکه این بحران و عوامل دخیل در آن جدی گرفته نشود، بازهم باید منتظر وقوع حوادث اینچنینی باشیم.
آتشسوزی آثار باستانی را جدی بگیریم!
با توجه به تعدد آتشسوزیهای اخیر که در کشورمان اتفاق افتاده است، توجه به علل و عوامل این آتشسوزیها خالی از لطف نیست. چراکه، باید با یادآوری حجم بالای این بحران متولیان امر به عمق فاجعه پی برده و برای رفع آن تمهیداتی مناسب بیندیشند.
علیرغم اینکه، سالیان سال است شاهد، بی توجهی متولیان این حوزه و از بین رفتن آثار باستانی کشورمان هستیم و متخصصان و فعالان این حوزه همواره پیرامون پرداختن به این بحرانها هشدار دادهاند؛ این بحران همچنان در کشور وجود دارد و حتی تاسیس وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در کشور نیز نتوانسته دردی از این حوزه دوا کند. بهگونهای که در کنار تخریب آثار باستانی اکنون شاهد آتش گرفتن این بناها و نابودی کامل آنها هستیم.
درست است که سیاسی کردن و بهعمد جلوه دادن این آتشسوزیها علمی و منطقی نیست و فقط از دشمنان برمیآید، اما نباید از این حقیقت غافل ماند که در این آتشسوزیها بیتدبیری متولیان و دستاندرکاران امر بهعنوان یکی از عوامل اصلی مدنظر است. حوادث غیرمترقبه و استهلاک بناها در این امر دخیل هستند، اما قطعا با یک برنامهریزی علمی، رعایت امور ایمنی و امنیتی و مدیریت صحیح میتوان در بعد وسیعی جلوی این حوادث را گرفت.
از آنجاکه، این آثار در زمره سرمایههای فرهنگی و ملی محسوب شده و جایگزینی برایشان پیدا نمیشود، کمترین انتظاری که میتوان از مسوولان و متولیان امر داشت این است که این موضوع را مدنظر قرار داده و در برنامهریزیهای مدیریتی خود لحاظ کنند.
لزوم همگرایی در حفاظت از آثار باستانی
از سوی دیگر، آمارها حاکی از آن است که این مکانها به بیش از یک میلیون اثر میرسد که این امر گویای تعدد و فراوانی آثار تاریخی موجود در کشور است. بنابراین، حفاظت و نگهداری از این آثار موضوعی نیست که وزارت میراثفرهنگی بتواند به تنهایی از عهده آن برآید.
طبق نقشه راه موجود، این وزارتخانه نقش سیاستگذار را برعهده دارد و مقوله حفاظت از بناهای تاریخی باید به صورت جدی توسط آحاد مردم و نهادهای بهره بردار مورد توجه قرارگیرد.