عمارت مسعودیه یکی از معروفترین جاهای دیدنی تهران در خیابان و میدان بهارستان است. عمارت قدیمی مسعودیه در سال ۱۲۹۵ در یک زمین ۱۵۶۰۰ مترمربعی ساخته شد. در عمارت مسعودیه بخشهای متعددی مثل حیاطهای اندرونی، باغ دیوانخانه، عمارت سردرکالسکهرو، عمارت سردر پیادهرو، حیاط خلوت، عمارت سیدجوادی و… است که معماری، گچکاری، نقاشی، خطاطی و جاذبههای ساخت آن باعث شد در سال ۱۳۷۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت برسد.
این بنای تاریخی دوره قاجار به دستور مسعودمیرزا فرزند ناصرالدینشاه ملقب به ظلالسلطان یعنی سایه شاه ساخته شد. مسعودمیرزا میخواست علاوهبر سکونت در این عمارت بزرگ و زیبا، از مهمانان خارجی خود در این خانه پذیرایی کند.
اگر تابهحال به عمارت مسعودیه نرفته باشید، بعد از خواندن درباره تاریخچه، معماری و وسعت آن، افسوس میخورید که چرا خود را از دیدن یکی از جاهای دیدنی تهران محروم کردهاید.
اگر دوست دارید بدانید عمارت مسعودیه کجاست؟ چه روزها و حوادثی از سر این عمارت گذشته است؟ یا عمارت مسعودیه در حال حاضر چه شرایطی دارد؟ از شما میخواهم، چند دقیقه هوش و حواستان را به من بدهید تا در این مفاله از مجله علیبابا، جواب همه این سوالات را به شما بگویم.
عمارت مسعودیه کجاست؟
هزینه بازدید از عمارت مسعودیه چقدر است؟
ساعات بازدید از عمارت مسعودیه چه زمانی است؟
بهترین زمان برای بازدید از عمارت مسعودیه چه زمانی است؟
عمارت مسعودیه از گذشته تاکنون
در سال ۱۲۹۵ قمری در دوران قاجار فرزند چهارم ناصرالدینشاه بهنام مسعودمیرزا دستور داد سنگبنای عمارت مسعودیه گذاشته شود. در جواب این سوال که عمارت مسعودیه کجاست، باید بگویم که در محله قدیمی، اصیل و البته شلوغ تهران یعنی میدان بهارستان قرار گرفته است.
زمین اولیه عمارت مسعودیه اول کار حدود ۳ هکتار وسعت داشت که متاسفانه از این مقدار، الان ۱.۵ هکتار باقی مانده است. بازدید از عمارت مسعودیه با قسمتهای مختلف اندرونی، بیرونی و نقشونگارهای گچکاری، کاشیکاری، معرق و منبتی که دارد حتما یک تجربه جذاب را برایتان رقم میزند.
قسمتهای مختلف و قدیمی عمارت مسعودیه تهران را بشناسید:
- عمارت دیوانخانه
- عمارت سفرهخانه
- حیاط سیدجوادی
- عمارت سیدجوادی
- حیاط مشیری
- عمارت مشیرالدوله
- حیاط خلوت
- عمات حیاط خلوت
- عمارت سردر پیادهرو
- عمارت سردر کالسکهرو
- باغ دیوانخانه
آن قسمتهایی از عمارت مسعودیه که در سالهای اخیر ساخته شده، این ساختمانها هستند که کاربری بعضی از آنها چندان مشخص نیست.
- ساختمان آجری یک طبقه برای حراست، نگهبانی، بانک ملی، پست برق، گلخانه و سرویس بهداشتیو
- ساختمان آجری سه طبقهای برای گزینش
- ساختمان آجری سه طبقه در عمارت براس شورای آموزشوپرورش.
- ساختمان آجری یک طبقه با ایوان برای عکاسخانه.
- ساختمان یک طبقه آجری شمال عمارت سیدجوادی.
- انبار
- چاپخانه
- آبدارخانه
- ساختمان جنوب غربی
عمارت مسعودیه واقعا ارزش دیدن دارد؟
قبل از آنکه توضیح مفصلی از عمارت مسعودیه و ویژگیهای خاصش بدهم تا باور کنید که این عمارت واقعا ارزش دیدن دارد یا نه؛ فقط از شما میخواهم چند عکس از این عمارت و قسمتهای مختلف آن را در اینترنت ببینید.
تماشای این عمارت حتی مجازی با گچکاری، کاشیکاری، چوبهای مزینشده به هنر معرق و منبت که در آن بهکاررفته و باغ باصفایش حجت را بر شما تمام میکند که بله این عمارت را که از جاهای دیدنی تهران است، باید با حوصله و عشق دید.
علاوهبر زیباییهای ظاهری عمارت مسعودیه که به چشمتان میآید، ساخت مهمترین مکانهای فرهنگی و رخدادن حادثههای تاریخی دلیل محکمی است که شما را به دیدن این عمارت تشویق کند.
عمارت مسعودیه چه روزهایی را دیده است؟
ارزش تاریخی عمارت مسعودیه فقط برای این نیست که در زمان خیلی دور ساخته شده است. این عمارت در دورههایی از زمان قاجار حادثههای بزرگ تاریخی را دیده که تنش را به لرزه درآوردهاند.
مثلا در بعضی از کتابهای تاریخی آمده که در سال ۱۲۵۶ در قسمت غربی عمارت مسعودیه یک آتشسوزی وحشتناک اتفاق افتاد و بخشهایی از عمارت را دچار آسیب جدی کرد. غیر از این آتشسوزی، عمارت مسعودیه در جریان فعالیتهای مشروطهخواهان هم کم آسیب ندیده است.
مسعودمیرزا بهخاطر اینکه حق سلطنت از او گرفته و به بردارش مظفرالدینشاه داده شد، دل خوشی از مظفرالدینشاه و فرزند بردارش محمدعلیشاه نداشت.
از طرفی زمان سلطنت محمدعلیشاه، مشروطهخواهان علیه این شاه قیام میکنند. حرف آنها این بود که چرا باید همه مسائل حتی آزادیهای فردی هم در اختیار پادشاه کشور باشد.
حالا که مشروطهخواهان مخالف مدل پادشاهی محمدعلیشاه بودند، چه فرصتی بهتر از این برای مسعودمیرزا که با آنها علیه محمدعلیشاه دستبهیکی کند. مسعودمیرزا برای همکاری هرچه بیشتر با مشروطهخواهان عمارت مسعودیه تهران را بهعنوان پناهگاهی امن در اختیار مشروطهخواهان گذاشت.
در سال ۱۲۸۷ محمدعلیشاه درحالیکه با کالسکه خود از نزدیکی عمارت مسعودیه میگذشت، بمبی دستساز زیر کالسکهاش منفجر شد. همین اتفاق محمدعلیشاه را سر لج انداخت و بهانهای شد تا مجلس را به توپ ببندد و نابود کند.
بعد از اینکه مجلس به توپ بسته شد، محمدعلی شاه که ماجرای بمب زیر کالسکهاش را فراموش نکرده بود، سراغ عمارت مسعودیه رفت و عمارت را به رگبار بست.
اولینهای فرهنگی ایران در عمارت مسعودیه
اگر فقط برای بعد تاریخی عمارت مسعودیه ارزش قائل شویم، قطعا در حق بخش فرهنگی آن ظلم کردهایم؛ چون خیلی از اولین مکانهای مهم فرهنگی مثل کتابخانه و وزارت آموزشوپرورش در این عمارت شکل گرفتهاند و بیدلیل نیست که در سال ۱۳۷۷ عمارت مسعودیه در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
در سال ۱۳۰۴ با تلاش انجمن معارف اولین کتابخانه رسمی کشور در یکی از اتاقهای عمارت مسعودیه تاسیس شد و بعدها براساس همین کتابخانه، کتابخانه ملی را ساختند.
بعد از تاسیس کتابخانه، اولین موزه ایران هم در اتاقی از عمارت مسعودیه جاخوش کرد و با عتیقههایی که از جاهای مختلف ایران جمع شده بود، پر شد. البته این عتیقهها تا همیشه در موزه عمارت نماند و در سال ۱۳۱۸ به موزه ملی ایران منتقل شدند.
در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ عمارت مسعودیه حالوهوای آموزشی به خود گرفت. قسمتی از عمارت در سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳ به مدت یکسال به دانشکده افسری اختصاص پیدا کرد.
در سال ۱۳۴۵ وزارت آموزشوپرورش از بخش فرهنگوهنر جدا شد و اولین وزارت آموزشوپرورش کشور در عمارت مسعودیه شروع بهکار کرد. پایان داستان فعالیت وزارت آموزشوپرورش در عمارت مسعودیه اینطور بود که در سال ۱۳۷۶ این وزارتخانه پیشنهاد داد ساختمان وزارت آموزشوپرورش به میراث فرهنگی منتقل شود.
برای آنکه فعالیت وزارت آموزشوپرورش در عمارت مسعودیه را بهتر در ذهنتان تصویرسازی کنید، عکسهایی را قاب گرفته و در معرض نمایش قرار دادهاند که در آنها آدمهای مهمی مثل ملکالشعرای بهار، پرویز خانلری و دکتر حسابی حضور دارند.
داستان زندگی مسعود میرزا و عمارت مسعودیه تهران
از جاذبههای تاریخی و فرهنگی عمارت که بگذریم، بد نیست نگاهی هم به سرنوشت مالک این عمارت، یعی مسعود میرزا داشته باشیم.
کودکی مسعود
مسعودمیرزا بااینکه فرزند چهارم ناصرالدینشاه بود، اما خیلی زود جایگاه فرزند بزرگتر را گرفت؛ چون برادرانش در سنین نه چندان بالا یکی بعد از دیگری فوت میکردند. مسعودمیرزا بهعنوان فرزند بزرگ خانواده سلطنت را حق مسلم خود میدانست. اما فرزند بزرگبودن برای رسیدن به تاجوتخت پدر کافی نبود و برادرش مظفرالدینشاه بااینکه از او کوچکتر بود، به سلطنت رسید.
ایلوتبار مادر مسعود میرزا چون از قاجار نبودند، او هیچوقت رنگی از ولیعهدی در زندگیش ندید؛ دلیلی که نه به لیاقتش ربط داشته و نه به قدرتش.
مسعودمیرزا در حالیکه فقط ۱۲ سال داشت، به مدت یکسال به مازندران رفت تا کارهای مربوط به حکومت و مدیریتی را یاد بگیرد.
داستان ساخت عمارت مسعودیه
در سال ۱۲۹۵ زمانی که مسعودمیرزا حاکم اصفهان بود، تصمیم میگیرد قسمتی از باغ نظامیه تهران را بخرد تا عمارت مسعودیه را برای خودش در آنجا بسازد. این عمارت در آن زمان با این هدف ساخته شد تا برای وقتی که مسعودمیرزا از اصفهان به تهران میآمده، اقامتگاه مناسبی داشته باشد.
البته عمارت مسعودیه تهران فقط نقش اقامتگاه را نداشت و جایی بود که مسعودمیرزا در آن از مهمانهای خاصش مثل سفرا و بازرگانان خارجی پذیرایی میکرد.
اوج قدرت و علم مسعود
اولین زمانی که مسعودمیرزا طعم قدرت را چشید، در سن ۲۴سالگی بود که با لقب ظلالسلطان بهعنوان حاکم اصفهان انتخاب شد؛ لقبی که به معنای سایه شاه است. کسی چه میداند شاید حس محرومیت از پادشاهی باعث شد چنین لقبی با این معنا را داشته باشد.
تسلط مسعودمیرزا به زبانهای ترکی، عربی و فرانسه و نوشتن کتاب تاریخ مسعودی نشان میدهد که او از آن حاکمان اهل قلم و کتاب بود. اگر اهل خواندن کتابهای تاریخی هستید و موضوعات حیاتوحش را هم دوست دارید، توصیه میکنم کتاب تاریخ مسعودی را بخوانید؛ چون مسعودمیرزا در قسمتی از این کتاب بهزبانی ساده از خاطرات شکارهایش در آن زمان گفته است.
اثر زخم کهنه مسعودمیرزا روی بناهای تاریخی
صفحاتی از کتاب زندگی مسعودمیرزا را که ورق بزنید، ردپایی از خشم و عقدهاش را از نرسیدن به سلطنت را پیدا میکنید. انگار این درد و حسرت پادشاهی مثل یک زخم کهنه با مسعودمیرزا بود و او را رها نمیکرد.
مثلا این فرد در دورههایی از زندگیش دست به تخریب کاخهای صفوی زد، بختیاریها را سرکوب کرد و در اصفهان کارهایی کرد که دیگر اثری از زیبایی بناهای تاریخی نماند.
چرخ روزگار و برکناری مسعود
مسعودمیرزا در سن ۴۵ سالگی بهخاطر کارهای مخرب و نابودگریهایش، دیگر بین مردم محبوبیتی نداشت و کمی قبل از سقوط قاجار مُرد. فرزند
مسعودمیرزا ۵ سال بعد از فوت پدرش، عمارت مسعودیه تهران را به دختر صدراعظم، همدمالسلطنه فروخت. مدتی بعد رضاشاه این عمارت را از همدمالسلطنه خرید و آن را وقف وزارت معارف کرد.
چرا این عمارت را به نام «مسعودیه» صدا میزنند؟
در دوران قاجار مسعودمیرزا که حاکم اصفهان بوده، دستور داد تا عمارتی در باغ نظامیه تهران ساخته شود؛ پس باوجود نام مسعودمیرزا بهعنوان صاحب این عمارت دور از ذهن نیست که اسمش عمارت مسعودیه باشد.
ویژگیهای عمارت مسعودیه تهران
اگر بگویم عمارت مسعودیه یک باغ است، با آن درختهای سبز، گلهای خوشرنگ و حوض آبش درست خطابش کردهام، اما از سبک معماری این عمارت هم نباید غافل شد.
گچکاری، کاشیکاری، هنرهای زیبای معرق، منبت و دستنوشتههای قدیمی، چهره تاریخی این عمارت را به زیبایی هرچه تمام به شما نشان میدهد.
چرا معماری عمارت مسعودیه خاص است؟
اگر از آن آدمهایی هستید که نسبت به معماری بناهای قدیمی بیتفاوتاند، بااینوجود قول میدهم بعد از دیدن عمارت مسعودیه، گچکاری، کاشیکاری، تزئینات چوبی و شیشههای رنگیاش در ذهنتان نقش میبندد، چون در نهایت ظرافت، اصالت و زیبایی شکل گرفتهاند.
در سال ۱۲۹۵ قمری عمارت مسعودیه در زمینی به مساحت ۴۰۰۰ مترمربع به شکل ذوزنقه و به سبک بناهای قدیمی با دو قسمت اندرونی و بیرونی ساخته شد. البته بعید است این شکل ذوزنقه را واضح ببینید، چون زمین عمارت از شمالشرق تا جنوبغرب بیشتر بهحالت مستطیلشکل دیده میشود.
آجربهآجر عمارت مسعودیه تهران در مدت ۵ سال با دستان کارکشته و هنرمند معماری بهنام استاد معمارباشی گذاشته شد. البته تعدادی از هنرمندان ایرانی هم برای ساخت عمارت به معمارباشی کمک کردند و فردی بهنام سراجالملک وظیفه داشت تا به وضعیت ساخت عمارت نظارت و رسیدگی کند.
گوشه گوشه این عمارت با هنرهای اصیل ایرانی عجین شده است تا به شما بگوید فقط با یک خانه تاریخی معمولی سروکار ندارید.
در عینحال که معماری عمارت مسعودیه را آمیختهشده با هنرهای اصیل ایرانی میبینید، اما اشتباه است اگر فقط معماری آن را ایرانی بدانیم.
در دوران سلطنت ناصرالدینشاه باب بود که افراد تحصیلکرده زیادی به غرب و کشورهای اروپایی سفر میکردند و اثر این سفرها این بود که معماری بناهای ایرانی مثل عمارت مسعودیه هم رگههایی از معماری غربی و اروپایی را به خود گرفت.
هنگامیکه مقابل در ورودی عمارت مسعودیه بایستید، این بیت روی سردر آن، به شما یادآوری میکند که ظلالسطان یا همان مسعودمیرزا صاحب این عمارت است.
نود و پنج بنا گشت پس از الف و دویست ز قلیخان رضا چاکر ظلّالسلطان
بعد از آنکه سردر را رد کردید، وارد فضای هشتی عمارت و حیاط آن میشوید. در عمارت مسعودیه حیاطها کم نیستند. این حیاطهای کوچک و بزرگ راه اتصالی برای ورود به بناهای داخل عمارت مسعودیه هستند. میان قسمتهای مختلف عمارت که قدم میزنید، هفت کتیبه به چشمتان میخورد. یک کتیبه در سردر کالسکهرو، دو کتیبه در سردر اصلی، دو کتیبه در عمارت مشیریه و دو کتیبه در عمارت دیوانخانه.
اگر در زمانهای خیلی دور به عمارت مسعودیه میآمدید، عمارت را در دو قسمت شرقی و غربی میدیدید که در مرز این دو قسمت ستونهای آجری و نردههای چوبی قرار گرفته است، اما حالا دیگر اثری از این قسمتها در عمارت نیست.
بخش های داخل عمارت مسعودیه
عمارت مسعودیه عمارت بزرگی است که در دل خود چندین عمارت را با کاربردها و اسمهای مختلف جای داده است. در ادامه نگاهی به این عمارتها خواهیم انداخت.
حیاط و عمارت سید جوادی
سیدجوادی از حکیمان زمان مسعودمیرزا بود که با درایت باعث شد او در یکی از شکارهایش از یک مرگ حتمی نجات پیدا کند. عمارت سید جوادی هم بهخاطر تقدیر از این حکیم در عمارت مسعودیه ساخته شد و این نام را به خود گرفت.
به عمارت سید جوادی اتاق وزرا هم گفته میشد و بهعنوان هفتمین بنای تاریخی عمارت مسعودیه که مرمت و بازسازی شده، شناخته میشود.
عمارت سفره خانه
عمارت سفرهخانه یک تالار دلباز در قسمت جنوبی عمارت مسعودیه است که جشنها، مهمانیها و دورهمیهای مهم دوران قاجار در آن برپا میشد. عمارت سفرهخانه را که رد کنید، به آبدارخانه و حیاط خدمه میرسید.
بنای دیوانخانه در عمارت مسعودیه
عمارت دیوانخانه همان ساختمان اصلی عمارت مسعودیه است که با آینهکاریهای زیبا تزیین شده و به شما خوشآمد میگوید. هروقت مسعودمیرزا میخواهید حسابی مهمانهایش را تحویل بگیرد، در عمارت دیوانخانه از آنها پذیرایی میکرد.
حوضخانه
به حوض هرکدام از حیاطهای عمارت که نگاهی بیندازید، مثل یک دوربین عکاسی، تصویری تمامقد از معماری عمارت مسعودیه را با طاق و ستونهای آجری، گچبریها، کاشیکاریها و شیشههای رنگی به شما نشان میدهد. عمارت حوضخانه در جنوبیترین قسمت عمارت مسعودیه قرار گرفته است.
حیاط و عمارت مشیری
عمارت مشیری در زمان قاجار جایی بود که مخصوص مباشران مسعودمیرزا یعنی حبیباللهخان و محمدباقرخان ساخته شده بود.
حیاط خلوت عمارت مسعودیه
حیاط خلوت عمارت مسعودیه بعد از سردر آن قرار گرفته و حوضچه آب و گلهای روییده در باغچهاش، زیبایی طبیعی خاصی را به فضای آن بخشیده است.
عمارت سردر (پیاده)
اگر میخواهید به یکی از قدیمیترین عمارتها در عمارت مسعودیه سر بزنید، به عمارت سردر پیاده بروید. البته فکر نکنید که با گذاشتن عنوان «قدیمیترین» روی این عمارت، همه قسمتهایش را با معماری قدیمی قاجاری میبینید؛ چون قسمتهایی از این عمارت هست که طی سالهای ۱۳۸۶، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ بازسازی شده و شکل قدیمی ندارد.
عمارت سردر سه فضا دارد که به حالت پشتسرهم و به سمت ورودی عمارت مسعودیه قرار گرفتهاند. ورودی این بخش عمارت مسعودیه در قسمت وسط است و برای خروج از آن باید از بخشهای بغل عمارت بیرون بروید. اتاقهای عمارت سردر در قدیم این کاربرد را داشته تا در آنها گفتوگوهای مهم حکومتی انجام شود.
به عمارت سردر که رفتید، خوب به اطراف آن نگاه کنید تا سکوهای سنگی و هنرهای معرقکاری و منبتکاری حکشده روی آن را ببینید.
عمارت سردر کالسکهرو
سردر کالسکهرو در عمارت مسعودیه تهران یک جنبه ظاهری دارد که تزئینات زیبای مقرنسکاری آن، حتما توجه شما را جلب میکند، اما از قسمت ظاهرش که بگذرم، برای مسیریابی کاربرد جالبی دارد؛ چون زاویه باغ را طوری جهت داده که از طریق آن میتوان به خیابان دسترسی پیدا کرد.
بنای یکطبقه با زیرزمین
زیرزمین عمارت مسعودیه در قسمت غربی این عمارت واقع شده و بیشتر فضای آن در سالهای پیش از بین رفته است.
عکاسخانه عمارت مسعودیه
برای داشتن یک یادگاری جذاب از عمارت مسعودیه رفتن به عکاسخانه آن واجب است. به طبقه زیرین عمارت که بروید، به عکاسخانه میرسید. برای آنکه عکسهایتان بیشتر حالوهوای دوران قاجار را به خود بگیرد، لباسهای قاجاری عکاسخانه را بپوشید و با آنها عکس بگیرید.
تماشاخانه مسعودیه
چند سالی است که سالن تئاتر با عنوان تماشاخانه در عمارت مسعودیه ساخته شده تا عاشقان هنر تئاتر هم به این عمارت بیایند.
تماشاخانه مسعودیه در شرایطی ساخته شد که سازندگانش اجازه زدن حتی یک میخ را هم نداشتند، اما باوجود این محدودیتها، افرادی که به این تماشاخانه رفتهاند کیفیت ساخت آن را برای تماشای یک تئاتر لذتبخش مطلوب میدانند. تماشاخانه مسعودیه با ظرفیت حدود ۲۰۰ نفر پذیرای شماست.
محوطه باغ
وسعت زیاد، گلوگیاهان سبز و رنگی و حوض آب، ویژگیهایی است که در باغ خوشآبوهوای عمارت مسعودیه شاهدش هستید. خیابانها در باغ عمارت مسعودیه با سنگفرش پوشیده شده و درختان کاج از هر طرف این خیابانها قدعلم کردهاند.
در قدیم درختان باغ عمارت، چنارهای قدبلندی بودهاند که چراغهایی با پایه چدنی رویشان نصب میکردند تا فضای باغ را روشن و پرنور کنند. اطراف حوض محوطه باغ عمارت مسعودیه، فضای بزرگی است که احتمالا در گذشته برای حرکت کالسکهها کاربرد داشته است.
ساختمان جنوب غربی مجموعه
علاوهبراین عمارتها و قسمتهایی که درباره آن صحبت کردیم، عمارت مسعودیه فروشگاهها و گالریهایی دارد که وسایلی مثل زیورآلات و صنایعدستی میفروشند.
کافه و رستوران عمارت مسعودیه
بعد از آنکه در نقطه نقطه عمارت مسعودیه پا گذاشتید و دوران قاجار را در آغوش گرفتید، برای اینکه تماشای شما از این عمارت با طعمی خوشمزه و دلچسب همراه شود، به کافهورستوران مسعودیه بروید. در این کافه رستوران رومیزیهای گلدار و ظرفهای سنتی زیبا، اشتهایتان را برای خوردن و نوشیدن چندبرابر میکند.
در کافه رستوران مسعودیه میتوانید انواع دمنوش گیاهی، شربتهای خوشعطر و خنک و غذاهای لذیذ سنتی مثل کتلت، آش و کوکو را سفارش دهید. قیمت سفارشها در این کافهرستوران نسبت به جاهای دیگر کمی بیشتر است؛ اما درعوض شما لذت خوردن و نوشیدن را در کافهای تجربه میکنید که قدمتی بیشتر از ۱۴۰ سال دارد.
برای آنکه با خیال راحت در کافه رستوران مسعودیه جای خالی پیدا کنید، بهتر است روزهای اول هفته به آنجا بروید.
در دیدنی های اطراف عمارت مسعودیه چه خبر است؟
اگر حوصله و زمان به شما اجازه داد به دیدنیهای اطراف عمارت مسعودیه که بعضی از آنها از مهمترین مکان های تاریخی تهران هستند، سر بزنید. دیدنیهای اطراف عمارت مسعودیه شامل این مکانها هستند.
باغ نگارستان واقع در بهارستان
باغ نگارستان، باغی بهجامانده از دوران قاجار است. در این باغ نقاشیهایی از دوران سلطنت فتحعلیشاه خودنمایی میکنند که این پادشاه را با لباسهای گرانقیمت و باشکوهش به تصویر درآورده است.
باغ امیناسلطان تهران
نام باغ امینالسلطان از روی صاحب آن یعنی امینالسلطان صدراعظم پادشاهان قاجاری برداشته شده است. این باغ در خیابان لالهزار قدیم قرار گرفته و جایی بوده که مهمانهای خارجی در زمان قبل از انقلاب در آن رفتوآمد میکردند.
اگر سریال داییجان ناپلئون را دیدهباشید، فضای باغ امینالسلطان به چشمتان آشنا میآید چون این سریال در همین باغ فیلمبرداری شده است.
خانه موزه استاد ابوالحسن صبا
در میدان بهارستان و نزدیک به عمارت مسعودیه، خانه موزه استاد ابوالحسن صبا به وسعت ۲۳۰ مترمربع قرار گرفته است. اگر درباره نوازندگان قدیمی ایرانی اطلاع داشته باشید، حتما نام استاد ابوالحسن صبا را شنیدهاید. این فرد نوازنده حرفهای ویولن بوده و علاوه بر نوازندگی، در زمینه آهنگسازی هم ماهرانه فعالیت داشته است. معماری خانه موزه ابوالحسن صبا با زیرزمین، ۵ اتاق و حوضی که دارد، درست مثل خانههای قدیمی است.
در این خانه موزه، زندگی استاد صبا را با دیدن وسایل شخصی و هنریاش که در فضاهای شیشهای حبس شده، بهتر میتوانید حس کنید.
موزه هنرهای ملی
موزه هنرهای ملی چند دقیقه بیشتر با عمارت مسعودیه فاصله ندارد و در این موزه ارزشمندترین آثار هنری از نگارگری، مینیاتور، فرش و گبه گرفته تا معرق، منبت، خاتمکاری و کاشیکاری نگهداری میشوند.
موزه آبگینه در خیابان سی تیر
موزه آبگینه اولین موزه سفال و شیشه در ایران و از اماکن تاریخی تهران است که در خیابان سیتیر، نرسیده به خیابان جمهوری قرار دارد. معماری این موزه شبیه معماریهای سبک روسی است و احمدشاه قاجار در دوران نخستوزیری خود دستور داده تا این موزه ساخته شود.
باغ سپهسالار حوالی عمارت مسعودیه
باغ سپهسالار از باغهای قدیمی دوران قاجار است که میرزا حسینخان سپهسالار صدراعظم ناصرالدینشاه آن را برای خود خریده است.
میدان توپخانه
میدان توپخانه که اسمش در حالحاضر میدان امامخمینی است، در قدیم جایی بوده تا مردم اعتراضات سیاسی خود را بیان کنند.
فکر ساخت این میدان در سال ۱۲۴۶ به ذهن امیرکبیر میرسد که متاسفانه عمرش قد نمیدهد تا کاملشدن ساخت میدان را ببیند. این روزها در میدان توپخانه دیگر خبری از کارهای سیاسی نیست و بیشتر افراد برای انجام کارهای اداری و تجاری به این میدان میآیند.
نکاتی در مورد بازدید از عمارت مسعودیه
حیف است این همه زیبایی باغ عمارت فقط در ذهن شما حک شود؛ پس هنگام بازدید از عمارت مسعودیه، دوربینتان را آماده عکسبرداری کنید و از عمارتهای قدیمی و اصیلش عکسهای باکیفیت و جذاب بگیرید. البته به شرط آن که عکسبرداری ممنوع نباشد.
نکته دیگری که مهم است هنگام رفتن به عمارت مسعودیه به شما گوشزد کنم این است که فضای بزرگ عمارت پیادهروی زیادی را میطلبد؛ پس هنگام رفتن به این مکان سعی کنید کفش ویژه پیادهروی را به پا داشته باشید.
ممکن است زمانیکه به عمارت مسعودیه تهران میروید، به شما اجازه ندهند تا همه قسمتهای عمارت را ببینید. این جاهای ممنوعه برای بازدید، درواقع همان قسمتهای در حال مرمت و بازسازی عمارت هستند که برای جلوگیری از آسیبدیدنشان به شما اجازه ورود نمیدهند.
امکانات رفاهی عمارت مسعودیه دستشویی، رستوران و بوفه است، اما جایی را بهعنوان پارکینگ ندارد.
عمارت مسعودیه کجاست؟
عمارت مسعودیه از جاهای دیدنی تهران است که در ضلع جنوب غربی میدان بهارستان، خیابان اکباتان قرار دارد.
عمارت مسعودیه روی گوگل مپ
ساعت بازدید از عمارت مسعودیه
بازدید از عمارت مسعودیه مثل بازدید از همه اماکن تاریخی تهران باید در ساعتهای مشخصی از روز انجام شود. همه روزها بهغیر از روزهای تعطیل از ساعت ۹ صبح تا ۴ بعدازظهر میتوانید از این عمارت بازدید کنید.
مسیر دسترسی به عمارت مسعودیه
خوشبختانه عمارت مسعودیه در جایی از تهران قرار گرفته که بهراحتی با مترو و اتوبوس قابلدسترسی است. برای رسیدن به عمارت با استفاده از مترو باید سوار خط ۲ مترو شوید و در ایستگاه ملت پیاده شوید. در ضلع جنوب غربی ایستگاه ملت به سمت خیابان اکباتان که بروید عمارت مسعودیه را میبینید.
اگر میخواهید برای رسیدن به عمارت با خط ۲ مترو کمی بیشتر پیادهروی کنید، در ایستگاه بهارستان پیاده شوید. بعد از پیادهشدن از این ایستگاه باید به طرف جنوب غربی میدان بهارستان و بعد به خیابان اکباتان بروید تا به عمارت برسید.
اتوبوسهای بیآرتی پایانه جنوب- تجریش هم شما را به عمارت مسعودیه میرسانند. بعد از سوارشدن این اتوبوسها باید در ایستگاه جمهوری پیاده شوید و از این ایستگاه در اتوبوسهای میدان جمهوری و بهارستان بنشینید تا شما را به عمارت ببرند.
حتی اگر ماشین شخصی در اختیار دارید، پیشنهادم این است که برای رفتن به عمارت مسعودیه از ماشین استفاده نکنید چون این عمارت در قلب شلوغیهای تهران قرار گرفته و با ماشین رفتن چیزی جز معطلی و از دستدادن زمان نصیبتان نمیشود.
از بین روشهایی که برای دسترسی به عمارت مسعودیه گفتم، اگر میخواهید آسان و سریع به مقصد برسید، انتخابی جز مترو پشیمانتان میکند.
عمارت مسعودیه؛ عمارتی با ظاهری زیبا و سرگذشتی پرماجرا
یکی از فرزندان ناصرالدینشاه بهنام مسعودمیرزا که زمان قاجار حاکم اصفهان بوده، دستور میدهد عمارت مسعودیه را در میدان بهارستان تهران برای خودش و مهمانهایش بسازند. اگر به کارنامه کارهای مهم مسعودمیرزا نگاه کنید، شاید تنها کار ارزشمندش ساخت همین عمارت مسعودیه تهران بوده چون بیشتر بناهای تاریخی را در دوران حکومتش تخریب میکرده تا اینکه برای ساختنشان قدمی بردارد.
سرگذشت عمارت مسعودیه را که میخوانید، ماجرای بهرگبار بستهشدنش توسط محمدعلیشاه و اینکه زمانی مامنی امن برای مشروطهخواهان بوده، به شما ثابت میکند که این عمارت یکی از مکان های تاریخی تهران با اتفاقهای ریزودرشت است.
ساخت اولین موزه ملی، کتابخانه ملی و وزارت آموزشوپرورش هم در عمارت مسعودیه، این عمارت را از نظر فرهنگی ارزشمند کرده است. آنچه رفتن به عمارت مسعودیه را برای شما جذابتر میکند، هنرهای اصیل و دستساز گچکاری، کاشیکاری، معرق، منبت و کتیبه است که روی درودیوار آن به چشم میخورد. یک پیشنهاد جذاب هم در هنگام رفتن به عمارت مسعودیه برایتان دارم اینکه در کافه رستوران سنتیاش بنشینید و از نوشیدن دمنوشهای گیاهی و غذاهای لذیذش لذت ببرید.
برای ما بگویید که برای رفتن به مکانهای تاریخی از آن مدل آدمهایی هستید که شوق بودن در این مکانها برق به چشمانتان میآورد یا بازدید از این مکانها را کاری کسلکننده و خستهکننده میدانید؟
امروز به بازدید عمارت مسعودیه رفتم . بهشتی در دل ازدحام محله . افسوس که ساختمانها درحال مرمت بودند.ولی حیاطش ورونمای ساختمانها برای آرامش کافی بود
بسیار زیبا و کامل نوشتید ممنونم