شهر مونیخ پایتخت استان باواریا در آلمان است. این شهر معجون جالبی است از مناظر طبیعی زیبا، کلیساهای پرزرق و برق سبک باروک، و موزههای جالب. واقعیت این است که جاهای دیدنی این شهر آنقدر زیاد هستند که نمیتوانید تصمیم بگیرید از کجا شروع کنید. حتی یک هفته هم برای دیدن تمام جاهای مونیخ واقعا کافی نیست.
شهر مونیخ در ابتدا فقط یک صومعه بود، ولی بعد از اقامت دوک باواریا در این منطقه کم کم به شهر تبدیل شد. وقتی در داخل شهر قدم میزنید هنوز هم میتوانید دیوارهای قدیمی شهر را در کوچه پس کوچههای باریک دنبال کنید تا به سه دروازه باشکوه شهر برسید. علاوه بر اینها شهر مونیخ عاشق خوشگذرانی است و فستیوالها و جشنوارههای زیادی در تمام طول سال برگزار میکند. بنابراین وقتی به مونیخ آمدید ختما خودتان را در زندگی محلیهای شهر غرق کنید، به یکی از این فستیوالها بروید و به همراه آنها خوش بگذرانید. البته شهر مونیخ خیلی بیشتر از این حرفها دیدنی دارد، با این مقاله از مجله گردشگری علیبابا همراه باشید تا با جاهای دیدنی مونیخ بیشتر آشنا شوید.
مونیخ کجاست؟
مونیخ سومین شهر بزرگ آلمان است و در کرانه رود ایسار در دامنههای باواریای رشته کوههای آلپ قرار گرفته است. از بالای ساختمانهای شهر به راحتی میتوانید منظره کوههای آلپ را تماشا کنید.
یکی دیگر از چیزهایی که میتوانید در این شهر ببینید برخی از معروفترین برندهای آلمانی مانند بیامدابلیو و افسی بایرن است. درست مانند خیلی دیگر از شهرهای آلمان، مونیخ هم بعد از جنگ جهانی دوم به شدت بمباران شد. اما به خاطر بازسازیهای بسیار حرفهای، خوشبختانه شهر به شکوه و عظمت قبلی خود بازگشت.
۱- مونیخ رزیدنز (Munich Residenz)
قلعه مونیخ رزیدنز در قرن ۱۴ به عنوان محل زندگی پادشاهان ساخته شد و در طول سالها تبدیل شد به قصری عظیم و زیبا با چندین باغ و ۱۳۰ اتاق در خور شاهان، امپراتورها و دوکهای آلمان. قصری به این اندازه و به این حجم از آثار هنری و دیدنی را احتمالا در یک روز نمیتوانید کامل ببینید، برای همین اگر میتوانید حداقل دو روز را به گشت و گذار در این قصر زیبا اختصاص دهید.
اگر آنقدر وقت ندارید و فقط یک روز را میتوانید در قصر مونیخ رزیدنز بمانید، پس باید به دقت انتخاب کنید کجاها را ببینید. اولین جایی که باید حتما از آن بازدید کنید تالار عتیقهجات (Antiquarium) قصر است
قدیمیترین اتاق تمام قصر و البته بزرگترین و پر زرق و برقترین تالار در تمام شمال کوهستان آلپ. دوک آلبرخت پنجم دستور ساخت این تالار را بین سالهای ۱۵۶۸تا ۱۵۷۱ صادر کرد تا کلکسیون مجسمههای عتیقه خود را در آن نگهداری کند. اصلا به همین خاطر است که این تالار را به نام تالار عتیقهجات نامگذاری کردهاند.
دوک ویلهلم پنجم که بعد از دوک البرخت پنجم بر تخت پادشاهی باواریا نشست دستور داد این اتاق را به محل برگزاری اتاق مراسمات و جشنها تبدیل کنند. بیشتر تزئینات و آویزهای این اتاق هم مربوط به همین دوران هستند.
البته بعد از دوران ویلهلم پنجم هم مجسمهها و نقاشیهایی از قرنهای ۱۷ و ۱۸ میلادی به این مجموعه اضافه شدند. به طور کلی هنگام راه رفتن در میان این تالار و دنیای جادویی آن احتمالا میتوانید مردان خوشپوش و زنان زیبایی را تصور کنید که در این تالار مشغول رقص هستند.
یکی دیگر از جاهایی که حتما باید در مونیخ رزیدنز به آن سری بزنید حیاطهای آن است. این قصر حدودا ۱۰ حیاط دارد که هنگام ساخت بخشهای جدید قصر برای وصل کردن ساختمانها به هم ساخته شدند. یکی از زیباترین این حیاطها حیاط کمیته (Comité Courtyard) است که به همراه تئاتر و سقف شیشهای آن حقیقتا دیدنیست.
فرانسوا کوویه این حیاط و تئاتر را بین سالهای ۱۷۵۱ تا ۱۷۵۵ طراحی کرد. اما متاسفانه بیشتر آن در بمبارانهای جنگ جهانی دوم نابود شد. امروزه حیاط کمیته سر جای خودش مانده، اما تئاتر را گوشه یکی دیگر از حیاطهای این مجموعه بازسازی کردند.
بازسازی تئاتر در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید و مثل بیشتر بازسازیهای دیگر آلمان، نتیجه کار حتی بهتر و زیباتر از نمونهی اولیه خود بود. نام کمیته هم از کمیتهای میآید که تلاشهای زیادی کرد تا بودجه کافی برای بازسازی مجموعه را از افراد خیر جمعآوری کند.
۲- مارین پلاتز و نووس راتوس (Marienplatz and the Neues Rathaus)
جالبترین و هیجانانگیزترین نکته در مورد مارین پلاتز قدمت باورنکردنی آن است. تصور این که این میدان از سال ۱۱۵۸ قلب شهر مونیخ بودهاست هم جالب است. وقتی به این میدان پا میگذارید میتوانید آلمانهای قرون وسطی را تصور کنید که روی همین سنگفرشها بازارهای روزانه برگزار میکردند و در جشنها و فستیوالها به رقص و پایکوبی میپرداختند.
حتی بقایای شهرداری قدیمی شهر هم در کنار ساختمان جدید شهرداری در گوشهای از میدان مارین پلاتز باقی مانده است. یکی دیگر از دیدنیهای این میدان ستون بلندی است که مجسمه مریم مقدس روی آن بنا شده.
این قسمت از شهر تماما جزو آثار تاریخی شهر محسوب میشود. معماری ساختمانهای آن شما را به یاد داستانهای پریان میاندازد، مخصوصا موقع کریسمس که تمام میدان چراغانی شده و بازار کریسمس در جریان است.
البته خیلی از ساختمانهای این بخش از شهر در جریان جنگ جهانی دوم نابود شد. اما بازسازی دقیق و کامل آنها را به شکل سابق خود بازگرداند. میتوانید ساعتها در میدان مارین پلاتز و خیابانهای اطراف آن قدم بزنید و ساختمانها، خانههای تاریخی افراد مشهور و آبنماهای شهر قدیمی را تماشا کنید.
البته تمام دیدنیهای این میدان حتما هم نباید آنقدرها قدیمی باشند. یکی از جذابترین ساختمانهای این میدان شهرداری جدید (Neues Rathaus) است که ساخت آن در سال ۱۸۹۲به پایان رسید. سبک معماری این ساختمان نئوگوتیک است، این یعنی شهرداری جدید مونیخ دقیقا شبیه قلعههای داستانهای ترسناک قدیمیاست. برجها، باروها، و مسجمههای قدیمی در سرتاسر نمای ساختمان دیده میشوند. حتی میتوانید مجسمههای چهار پادشاه اول باواریا را هم روی نمای این ساختمان پیدا کنید. داخل ساختمان یک آسانسور هست که با استفاده از آن میتوانید به بالای برج هشتاد متری ساختمان بروید. از آن بالا میتوانید منظره تمام شهر را ببینید، حتی در روزهایی که آسمان ابری نیست میتوانید کوههای آلپ را هم از آن بالا ببینید.
یکی دیگر از جاذبههای دیگر میدان پلاتز ساعت شماتهدار زیبای میدان است که گلاکناسپیل (Glockenspiel) نام دارد. از ماه مارس تا اکتبر ساعتهای ۱۱ صبح، ۱۲ ظهر و پنج بعد از ظهر اگر در میدان مارین پلاتز بودید خودتان را به این ساعت برسانید و رقص آدمکهای کوکی را روی ساعت تماشا کنید که صحنههایی از قرن هفدهم را برایتان اجرا میکنند. بعد از اینجا اجرای آدمکهای کوکی تمام شد، به رستوران میدان بروید و غذاهای محلی باواریا را هم امتحان کنید.
۳- باغ انگلیسی (Englischer Garten)
یک باغ عمومی زیبا در قلب شهر جایی است که حتما باید یکی از روزهای گردش خود در مونیخ را در آن بگذرانید. کل پارک حدودا ۳۷۰ هکتار مساحت دارد و بزرگترین پارک شهری در تمام دنیاست (حتی بزرگتر از پارک مرکزی در نیویورک!). اگر فکر میکنید روزهای قبل در خوردن غذاهای خوشمزهی باواریا زیاده روی کردید و امروز به کمی ورزش نیاز دارید میتوانید ساعتها در پارک قدم بزنید، از میان چمنهای بینقص کنار رودخانه بگذرید، کنار دریاچه وسط پارک راه بروید و زیر سایه درختان پارک بنشینید.
باغ انگلیسی در سال ۱۷۸۹ به دستور کارل تئودور در کرانه رودخانه ایسار ساخته شد. نام باغ انگلیسی برای این انتخاب شد که این پارک را به سبک پارکهای انگلیسی طراحی کردهاند. امروزه فعالیتهای زیادی را میتوانید در باغ انگلیسی انجام دهید: میتوانید در مسیرهای مخصوص بدوید یا دوچرخه سواری کنید، میتوانید در زمین چمن پارک با محلیهای آماتور فوتبال بازی کنید، یا اینکه روی یکی از تپههای پارک بنشینید و منظرهی شهر را تماشا کنید. درسال ۱۹۷۲ یک چایخانه سنتی ژاپنی در بخش جنوبی پارک ساخته شد. این چایخانه روی یک جزیره مصنوعی در رودخانه شابینگر (Schwabinger Bach) بنا شده و مراسم سنتی چای ژاپنی به طور منظم در آن برگزار میشود.
یکی دیگر از جاهای دیدنی باغ انگلیسی که حتما باید سری به آن بزنید رستوران سیهاس (The Seehaus restaurant) است. عمارت کلاه فرنگی این رستوران باعث شده به آن لقب جزیره بهشتی را بدهند.
هر ساعتی از روز که در آن محدوده هستید، میتوانید برای صبحانه، چای و کیک، ناهار یا شام به این رستوران بروید و از یک منظره و غذای عالی لذت ببرید. بعد از غذا سری هم به برج چینی بزنید. معبد بودایی این برج ۲۵ متر ارتفاع دارد و بر اساس طرح ۱۷۸۹ ساخته شده. کل برج چینی در طول این سالها چندین بار نابود شد و هر بار آن را دقیقا مشابه طرح اولیه بازسازی کردند.
اگر در فصل زمستان راهتان به مونیخ و باغ انگلیسی افتاد، به هیچ عنوان فکر نکنید که نمیتوانید به باغ انگلیسی بروید و از مناظر و امکانات آن استفاده کنید. در زمستان میتوانید روی تپههای این پارک اسکی کنید، یا روی دریاچه به اسکیت روی یخ بپردازید.
۴- کلیسای سنت پیتر (St Peter’s Church)
کلیسای سنت پیتر قدیمیترین کلیسای مونیخ است و در سال ۱۱۰۰ ساخته شد. این کلیسا در سال ۱۳۴۷ میلادی در آتشسوزی نابود شد و بازسازی آن به سبک گوتیک انجام شد. در طول قرنها ساختمان این کلیسا چندین و چند بار توسعه پیدا کرد. به خاطر این توسعهها معماری این کلیسا اِلمانهایی از معماری رنسانس و باروک هم در خود دارد.
این ترکیب سبکهای معماری در مورد آثار هنری موجود در این کلیسا هم اتفاق افتاده، وقتی به این کلیسا قدم میگذارید میتوانید نقاشیهای گوتیک قرن یازدهمی جان پولاک را زیر سقف سبک باروک طراحی شده توسط جوهان بپتیست زیمرمن ببینید. این ترکیب حس تازگی به کل ساختمان میدهد که باعث میشود بازدید از آن جالبتر از همیشه شود. به علاوه، وقتی به این کلیسا رفتید حتما از یکی از تورهای انگلیسی زبان کیسا استفاده کنید.
خوبی این تورها این است که نه تنها اطلاعات زیادی در مورد کلیسا و ساختمان و تاریخچه آن به شما میدهند، بلکه درسهایی در مورد سبکهای هنری در معماری و نقاشی را هم از آنها یاد میگیرید. احتمالا بعد از بازدید از این کلیسا میتوانید با نگاه کردن به انواع نقاشیهای کلاسیک سبک و دوره تاریخی آنها را تشخیص دهید، حتی اگر هنرمند یا دانشجوی هنر نباشید. جالب است، نه؟
یکی دیگر از کارهای جالبی که هنگام بازدید از کلیسای سنت پیتر میتوانید انجام دهید این است که از ۳۰۶ پله برج این کلیسا بالا بروید. از آن بالا میتوانید سقفهای خانههای تاریخی اطراف را تماشا کنید، یا با استفاده از تلسکوپی که آنجا گذاشتهاند بیشتر مناظر دیدنی مونیخ را از بالا ببینید. در روزهایی که آسمان صاف است حتی کوههای آلپ هم با چشم غیر مسلح دیده میشوند. بالا رفتن از این پلهها واقعا ارزشش را دارد. باور کنید!
۵- موزه دویچ (Deutsches Museum)
در تمام دوران پس از رنسانس آلمان یکی از بهترین و پیشرفتهترین معماریهای جهان را داشته. برای همین هم طبیعی است که سری به موزه دویچ بزنید و تاریخ توسعه تکنولوژی در این کشور را هم ببینید. موزه دویچ روی یک جزیره روی رودخانه ایسار قرار دارد و یکی از جاهای دیدنی مونیخ است که یک روز کامل را باید به آن اختصاص دهید.
در واقع تنوع دیدنیهای این موزه آنقدر زیاد است که احتمالا باید ابتدا به حوزههای علاقمندی خود فکر کرده و بعد طبق آن تالارهایی از موزه را انتخاب کنید. هر کدام از تالارهای این موزه به ویدئو پروژکتورهای تعاملی مجهز هستند که به شما و فرزندانتان این امکان را میدهد که وسایل تاریخی موزه را شخصا تجربه کنید. به علاوه این موزه یک بخش مختص به کودکان هم دارد که در آن بخشهای پیچیدهتر اختراعات علمی حذف شدهاند و همه چیز به زبان سادهتر توضیح داده میشود.
اشیایی که در این موزه پیدا میکنید واقعا متفاوت هستند. از ستارهشناسی گرفته تا زیستشناسی دریایی، از تکنولوژی نانو برای استخراج مواد از معادن تا ساعتها، از ابزارآلات موسیقی تا داروها و ابزارآلات پزشکی. برای همین است که باید حوزه مورد علاقه خود را قبل از قدم گذاشتن به موزه انتخاب کنید.
نکته مهم اینجاست که هر کدام از این حوزهها را که انتخاب کنید، از اولین نمونههای تکنولوژی در آن حوزه، تا اولین کتابهای نوشته شده و اولین کسانی در که در آن رشته فعال بودند را خواهید دید. فقط تصور کنید که میتوانید با اولین میکروسکوپ دنیا یک سلول را ببینید، یا اولین خودروی بنزینی دنیا را از نزدیک ببینید، یا تصور کنید که داخل یک مدل سلول انسانی که ۳۵۰ هزار برابر بزرگتر شده راه میروید. این تجربهای است که مخصوصا اگر به همراه خانواده به مونیخ آمدهاید به هیچ وجه نباید از دست بدهید.
۶- موزه بیامدابلیو (BMW Museum)
محلیهای مونیخ موزه بیامدابلیو را کاسه سالاد هم میخوانند. ساختمان این موزه همزمان با مقر اصلی این کارخانه طراحی و ساخته شد. معمار آن کارل شوانزر این ساختمان را به شکل یک مارپیچ گوگنهایمی طراحی کرد و کار ساخت آن را در سال ۱۹۷۳ به پایان رساند.
به خاطر این معماری خاص است که اتاقهای این موزه بزرگ، دلباز و به طور طبیعی خنک هستند. حسی که هنگام بازدید از تاریخچه رشد و پیشرفت کارخانه بیامدابلیو پیدا میکنید حس مدرن بودن و تکنولوژی است.
ماشینهای قدیمی، هواپیماهای اولیه، موتورسیکلتها، توربینها و موتورهای قدیمی دیدنیهای غیرقابل اجتناب موزه هستند. ولی در کنار اینها، طرحهای عجیب غریب خودروهای دو دهه گذشته را هم حتما باید ببینید. حتی بیامدابلیو الویس پریسلی خواننده معروف راک اند رول هم در این موزه نگهداری میشود و دیدن آن خالی از لطف نیست.
اگر عشق ماشین هستید و بالاخص برند بیامدابلیو را دوست دارید، مطمئنا ازاین موزه خوشتان میآید. چون تقریبا تمام ماشینهایی که این کارخانه تا به حال ساخته یا قصد ساختن آن را داشته در این موزه نگهداری میشوند.
احتمالا مدلهایی را خواهید دید که حتی خواب از نزدیک دیدن آنها را هم ندیده بودید. البته این موزه فقط برای مدلهای قدیمی نیست، جدیدترین تکنولوژی که بیامدابلیو در ماشینهای خود از آن استفاده میکند هم در این موزه به نمایش گذاشته شدهاست.
کنار ساختمان این موزه یک ساختمان مدرن و زیبای دیگر هم هست که به بیامدابلیو تعلق دارد. این ساختمان چشمنوازترین نمایشگاه اتوموبیل در تمام دنیاست. افرادی که به این ساختمان میآیند اکثر اوقات قصد خرید یکی از جدیدترین مدلهای بیامدابلیو را دارند.
حتی اگر قصد خرید ماشین جدید ندارید، باز هم به این ساختمان سری بزنید تا فرایند خرید ماشین به سبک بیامدابلیو را ببینید. این فرایند احتمالا نفستان را بند میآورد، تصور کنید ماشین رویاهایتان با آسانسور بلند شده و به صورت اتوماتیک وارد تالار شیشهای نمایشگاه میشود.
حتی میتوانید پشت فرمان جدیدترین مدلهای بیامدابلیو بنشینید و اگر برای رانندگی آزمایشی از قبل ثبتنام کرده باشید حتی آن را برانید. اگر توانایی مالی خرید یک بیامدابلیو را ندارید، سری به فروشگاه سوغاتی این شرکت بزنید و حداقل یک تیشرت یادگاری بگیرید که این روز را برای همیشه در حافظهتان ذخیره کند.
۷- پارک المپیک (Olympiapark)
در اکثر شهرهای دنیا بعد از اینکه بازیهای المپیک برگزار شد، پارک المپیک را به دست فراموشی میسپارند. اما مونیخ این طور نیست. در مونیخ، مردم هنوز هم دوست دارند برای گذراندن یک روز آفتابی آخر هفته به این پارک بروند و به همراه خانواده خود از یک پیکنیک زیبا لذت ببرند.
البته فعالیتهای ورزشی زیادی هم هستند که میتوانید در این پارک امتحان کنید. مثلا میتوانید زیپلاین هیجان انگیز پارک را سوار شوید، یا در تابستان به ورزشهای آبی بپردازید. در زمستان هم میتوانید روی تپههای پارک اسکی بازی کنید. در فصل تابستان شهربازیهای موقتی هم برپا میشوند و البته دکههای غذا هم به پا هستند و مطمئن باشید که گرسنه نمیمانید.
اگر میخواهید فضای شادی را تجربه کنید، به استادیوم المپیک بروید که یکی از خاطره انگیزترین بازیهای فینال جام جهانی در سال ۱۹۷۴ در آن برگزار شد. فینالی که در آن تیم آلمان بعد از تلاش فراوان توانست تیم هلند را ۲ بر ۱ شکست دهد و قهرمان شود.
در فصل تابستان کنسرتها و نمایشهای زیادی هم در این پارک برگزار میشوند که از جمله آنها میتوان به فستیوال تولوود ( Tollwood Festival) اشاره کرد. اگر سفر خود را به مونیخ با دقت بیشتری زمان بندی کنید حتما میتوانید یکی از این کنسرتها یا فستیوالها را هم ببینید و این را هم به خاطرات سفر خود اضافه کنید.
یک برج تلویزیونی هم در سال ۱۹۶۸ در این مکان ساخته شده بود که نام آن به افتخار بازیهای المپیک تغییر کرد. میتوانید به بالای این برج بروید و از روی یکی از بالکنهای آن به تماشای منظره شهر بنشینید. یک رستوران گردان هم در یکی از طبقات بالایی برج هست که برای دیدن نمای ۳۶۰ درجه شهر میتوانید آنجا بروید، فنجانی قهوه بنوشید، غذایی بخورید و از منظره لذت ببرید.
۸- ورزشگاه آلینز آرنا (Allianz Arena)
حالا که بحث فوتبال شد، دلتان میآید تا مونیخ بروید و به ورزشگاه خانگی تیم بایرن مونیخ سری نزنید؟ حتی اگر ذرهای علاقه به فوتبال در وجودتان هست و مسابقات لیگهای آلمان و اروپا را به طور جدی دنبال نمیکنید، تجربهی فوتبال دیدن در مونیخ را اصلا نباید از دست بدهید. به دو دلیل: اول اینکه بایرن مونیخ یکی از بهترین تیمهای کشور است و جایگاه خاصی در فرهنگ و اجتماع آلمانی دارد، و دوم اینکه این استادیوم فقط ۱۰ سال پیش ساخته شده و یکی از زیباترین و مدرنترین استادیومها در سرتاسر دنیاست.
حتی اگر نمیخواهید ۲ ساعت وقت صرف کنید و به تماشای یک مسابقه فوتبال بنشینید (که خودش اشتباه بزرگیاست!)، حداقل تور یکساعته استادیوم را تجربه کنید. این تور تمام بخشهای استادیوم را به شما نشان میدهد. حتی میتوانید رختکنها، تونل ورود به زمین چمن، محل برگزاری مصاحبههای بعد از مسابقه و اتاق کنفرانسهای خبری را هم ببینید. جالب نیست؟
یک موزه بایرن مونیخ هم در این استادیوم هست که در آن میتوانید با بزرگترین بازیکنان این باشگاه در تمام طول تاریخ آن آشنا شوید. میتوانید تصاویر فرانتس بکنباور، گرد مولر، لوتر ماتئوس و سایر بزرگان این تیم و همچنین کاپهای پنج بار قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا/کاپ اروپایی را ببینید.
۹- مولرسش ولکسباد (Müller’sches Volksbad)
ممکن است فکر کنید یک استخر شنا جای خیلی دیدنی نداشته باشد، یا ارزش یک بعد از ظهر از روزهای محدود سفرتان را نداشته باشد، اما اشتباه میکنید. استخر مولرسش ولکسباد در سمت راست رودخانه ایسار به هیچ عنوان شما را ناامید نخواهد کرد. مخصوصا اگر طرفدار هنر و آثار هنری در معماری باشید.
همین طور که از شنا کردن و غوطهور شدن در سونا لذت میبرید، آثار هنری کارل هوشد روی سقف، لوسترها، چلچراغهای پر طرح و نقش، و نردههای آهنی استخر را هم به تماشا بنشینید. وقتی این حمام در سال ۱۹۰۱ افتتاح شد، جدیدترین و به روزترین حمام در تمام اروپا بود. جالب اینجاست که امروزه هم حمام مولرسش به همان اندازه از تکنولوژیهای امروزی بهره برده است. در واقع گردانندگان این حمام کاری کردهاند امکانات حمام هیچ وقت از فناوری روز زمان خود جا نماند.
سازنده این حمام، کارل مولر، اینجا را به عنوان هدیهای به مردم فقیر آلمان آن زمان ساخت و راهاندازی کرد. هدف او این بود که فقرای شهر هم بتوانند از حمامهای سنتی رومی/ایرلندی و دو استخر زیبای سرپوشیده استفاده کنند. حتی امروزه هم حمام مولرسش به همراه کندهکاریهای برنزی و نقاشیهای دیواریاش هدیهای ارزنده به مردم شهر مونیخ محسوب میشود.
۱۰- هافبراهاوس (Hofbräuhaus)
بعد از یک حمام جانانه در یک ساختمان قدیمی و در عین حال مدرن میدانید چه میچسبد؟ یک آبجوی سنتی باواریایی خنک! آبجو جایگاه خیلی مهمی در فرهنگ و اقتصاد باواریا دارد. حتی آن قدر مهم که یک کافه آبجوی دولتی هم در شهر هست.
البته جاهای زیادی در سرتاسر مونیخ هستند که میتوانید در آنها بنشینید و یک لیوان نوشیدنی بخورید، اما زیباترین فضا را هافنبراهاوس دارد. در واقع بهترین و بیشترین کارخانههای آبجوسازی مونیخ از سال ۱۵۸۹ در این محله واقع شده بود، ولی بیشتر آنها در سال ۱۸۹۷ به اطراف شهر منتقل شدند.
یکی از افرادی که همیشه به این کافه میآمد تا آبجو بنوشد موتزارت بود. او پایین همین خیابان زندگی میکرد و بیشتر اوقات فراقت خود را در این کافه میگذراند. دور تا دور کافه روی دیوارها لیوانهای بزرگ مخصوص آبجو خوری را میبینید که به مشتریان مشهور یا ثابت کافه تعلق دارند.
پشت یکی از میزهای بلند و اشتراکی کافه بنشینید و یک لیوان آبجوی تیره باواریایی سفارش دهید، همزمان میتوانید از نوای موسیقی زنده و معماری زیبای کافه هم لذت ببرید. اگر میتوانید عصرهای جمعه و شنبه به این کافه نروید چون ممکن است تا ۴۵ دقیقه منتظر یک صندلی خالی و یک لیوان آبجو بمانید. برای سرویس بهتر و فضایی آرامتر سعی کنید عصر یکشنبه را برای رفتن به این کافه انتخاب کنید.
۱۱- اکتوبرفست (Oktoberfest)
حالا که صحبت از آبجو شد و در صورتی که شما بین ماههای سپتامبر و اکتبر در مونیخ هستید، فراموش نکنید سری به اکتبر فست هم بزنید. سالیانه حدود هفت میلیون نفر از این فستیوال بازدید میکنند و بیش از هفت و نیم میلیون لیتر آبجو در آن مصرف میشود.
فستیوال اکتوبرفست برای اولین بار در هفته سوم سپتامبر سال ۱۸۱۰ برگزار شد. در آن زمان البته خبری از فستیوال نبود و مناسبت برگزاری ۱۵ روز جشن و پایکوبی ازدواج شاهزاده لودویگ با تزر ساشن-هیلبرهاوسن بود. در جشن اولیه ۱۴ چادر بزرگ برای آبجو خوری برپا شدند، و امروزه هم همان چهارده چادر و همان سنت آبجو خوری در فستیوال اکتوبرفست برقرار است. صندلیهای زیر چادر خیلی زود پر میشوند و اگر میخواهید در دل جمعیت باشید باید صبح زود به آنجا بروید.
یک مجسمه غولپیکر لودویگ هم در میدان اصلی محل برگزاری فستیوال قرار دارد که بازدید از آن هم خالی از لطف نیست. این مجسمه ۱۸ و نیم متری کاملا از برنز ساخته شده و داخل آن خالی است. در داخل مجسمه یک پلکان مارپیچی قرار دارد که شما را به بالای مجسمه میرساند. از بالکنی که آن بالا ساخته شده میتوانید کل منظره اکتوبرفست را به تماشا بنشینید.
حرف آخر
مونیخ از سایر شهرهای آلمان تاریخیتر و کمی هم خودمانیتر است. وقتی در خیابانهای این شهر قدم میزنید میتوانید به راحتی هزار سال تاریخ و فرهنگ را زیر پاهای خود و در چشمان مردمی که در کنارتان قدم میزنند میبینید. جاهایی مثل حمام مولرسش و کلیسای سنت پیتر به شما نشان میدهند که حتی بمبارانهای خانمان برانداز جنگ جهانی دوم نتوانستند چیزی ازشکوه تاریخی این شهر کم کنند.
در عین حال، دیدنیهایی مانند ورزشگاه ایلنز آرنا و موزه بیامدابلیو به شما یادآوری میکنند که با از اینکه آلمان در جنگ جهانی تقریبا با خاک یکسان شد، امروز بهترین و جدیدترین تکنولوژی روز دنیا در این شهر طراحی و ساخته میشود. خلاصه اینکه چند روزی که در مونیخ میگذرانید ترکیب جالبی است از تاریخ، فرهنگ، تکنولوژی و البته هنر بازسازی دقیق آلمانیها.