هر سازمانی، بهتنهایی سازمان نمیشود. این افراد و آدمها هستند که رویاهاشان را روی یک داریه میریزند و از یک تلاش جمعی، سازمان میسازند.
علی بابا هم از مجموعه رویاهای تکتک افراد و یک رویای واحد ساخته شده است. همه علی باباییها آرزو دارند که در کنار هم، گردشگری ایران را متحول کنند و این رویای زیبا را در یک ماموریت تعریف کردهاند. آنها پیمان بستهاند که با قدرت تکنولوژی، همه افراد جامعه را توانمند کنند، تا جایی که هر کسی با هر سلیقه و بودجهای بتواند تجربه شایستهای از سفر داشته باشد.
ما در سری مقالات داستانهای علی بابا سراغ تکتک علی باباییها میرویم و از زبان خودشان میشنویم که چه رویاهایی در سر دارند و برای رسیدن به این رویاها چه میکنند. حالا هم بعد از تیمهای محتوا و کپیرایتینگ، طراحی محصول، دیجیتال مارکتینگ، دواپس، منابع انسانی و استودیو دیزاین، رفتهایم سراغ تیم حسابداری مالی که بخشی از واحد مالی علی بابا به حساب میآید.
در تیم حسابداری مالی چه خبر است؟
همانطور که گفتیم تیم حسابداری مالی علی بابا بخشی از واحد مالی است که به حسابوکتاب مشغول است. اگر بخواهیم به طور خلاصه به عمده فعالیتهای این تیم هشتنفره اشاره کنیم، شامل موارد زیر میشود:
- امور حقوق و دستمزد که پرداخت حقوق و تمام موارد مربوط به مزایای کارکنان و همه نوع پرداخت را دربر میگیرد، مستقیما با تیم منابع انسانی ارتباط دارد و بعد از آنالیز و ثبت اسناد برای پرداخت، با تیم خزانه ارتباط برقرار میکند؛
- صدور همه گواهیهای مورد نیاز علی باباییها؛
- ارسال همه گزارشهای حقوق و دستمزد به سازمانهای مربوط مثل سازمان تامین اجتماعی و سازمان امور مالیاتی؛
- ثبت همه تنخواهها؛
- ثبت همه تجهیزات و داراییهای خریداریشده برای شرکت؛
- ثبت همه هزینههای مصرفی واحدهای مختلف؛
- ثبت همه اسناد مربوط به هزینههای غیرعملیاتی و ارتباط مستقیم با خزانه برای پرداخت تمام موارد به تامینکننده؛
- بررسی قراردادهای سازمان و ارسال نقطه نظرهای مالی؛
- ایجاد ارتباط مستقیم میان همه واحدها برای رفع نیازهای غیرعملیاتی روزمره و هماهنگی برای پرداخت با تیم خزانه؛
- خرید همه تجهیزات و ملزومات مصرفی شرکت و هماهنگی برای دریافت آنها؛
- نگهداشت داراییها و تحویل و ارسال تجهیزات برای همه علی باباییها و تهیه تجهیزات، بسته به نیاز همکاران؛
- بایگانی کل اسناد تیم مالی؛
- نگهداشت داراییها و ملزومات در انبار شرکت و هماهنگی برای نگهداشت موجودیهای انبار کالاهای مصرفی با توجه به نیازمندی کل واحدها.
لیست بلندبالای مسئولیتهای این تیم پرتلاش را خواندید. حالا میرویم که با تکتکشان آشنا شویم و از کاروبارشان بپرسیم.
علی، کارشناس ارشد حسابداری مالی
علی یکی از پرمشغلهترین اعضای تیم حسابداری مالی علی باباست و مثل همه همکارانش، تمامقد پای مسئولیتهایش ایستاده است. وقتی از او میخواهیم که از کارهایش برای ما صحبت کند میگوید که به نوعی آچارفرانسه تیم است و به همه اعضای تیم کمک میکند. رسیدگی به فاکتور تمام خریدها و سند زدن آنها، سروکله زدن با تنخواهها و داراییها و امور مربوط به انبار اموال از جمله کارهای روزمره علی است.
علی که خودش را استاد نرمافزارهای مالی معرفی میکند، واقعا علی بابا را دوست دارد و با جانودلش کار میکند. دلیل این علاقه را که میپرسیم، به تیمش اشاره میکند و میگوید: «تیم ما در واحد مالی به اینکه پشت هم هستیم، معروف است. همه از استعداد و سواد ما تعریف میکنند. همگی ما با هم صمیمی و دوست هستیم. اگر کسی در کارش عقب باشد، همه به سرعت به کمکش میرویم.»
علی میان حرفهایش امیدش به آینده را هم ابراز میکند و میگوید آینده علی بابا روشن است. او علی بابا را خانه اول حسابدارها میداند و اینطور فکر میکند که اینجا جای رشد و پیشرفت است.
بهنام، کنترلگر اموال
بهنام، کنترلگر اموال است و با علی باباییها ارتباط مستقیم دارد. او تجهیزات سختافزاری مثل لپتاپ، کیس، مانیتور و… را از انبار تحویل میگیرد و در اختیار علی باباییها (در دفاتر تهران و گرگان) قرار میدهد.
او باید این تجهیزات را به نام گیرنده در سیستم شرکت ثبت کند تا حسابوکتاب اموال و انبار به هم نریزد. بهنام اساسا همین ارتباط نزدیک با آدمهای مختلف را جنبه دوستداشتنی کارش میداند.
جالب است بدانید که بهنام قبل از اینکه در این موقعیت شغلی مشغول باشد، در واحد پشتیبانی و در بخش پاسخ به تماسهای مربوط به هتل داخلی فعالیت میکرده است. او میگوید آن زمان، مدت کوتاهی را به دورکاری گذرانده و بازدهی خوبی هم داشته؛ اما حالا کارش طوری با حضور مداوم در دفتر «روز اول» گره خورده که نمیتواند با دورکاری تمام مسئولیتهایش را به سرانجام برساند. او میگوید: «با آنکه انتخابم دورکاری است، اما متاسفانه نوع کارم با دورکاری میانه خوبی ندارد.»
او درباره تیم حسابداری مالی علی بابا هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میگوید: «هماهنگی و همدلی بچههای ما و تلاش همگی ما برای یک هدف واحد، باعث میشود که اشتیاقمان برای حضور در این تیم بیشتر شود.» بهنام ادامه میدهد که از نظر او، تیم حسابداری مالی یکی از تیمهای خوب واحد مالی در علی باباست که به اصطلاح حسابهایش بهروز و دقیق است و با همدلی و تلاش بیوقفهای که بچهها از خودشان نشان میدهند، آینده روشنی برایشان میتوان تصور کرد.
بهنام عقیده دارد که با آموزشهایی که سازمان برای بچهها تدارک میبیند میتوان انتظار داشت که تیم حسابداری مالی، تا آیندهای نزدیک، چند مدیر و سرپرست لایق و کاربلد به بخش مالی علی بابا اضافه کند.
بهنام علی بابا را به یک قطار در حال حرکت تشبیه میکند که شتاب گرفته و به جلو میرود. او میگوید شاید گاهی مسیر این قطار دستخوش تغییر شود، اما پویایی و شتابش ترکیب بَرندهای است که از آن میتوان توقع رخ دادن اتفاقات بزرگ تا پنج سال آینده داشت.
بهنام انتهای صحبتش، مخاطبان مجله گردشگری علی بابا را با این جملات خطاب قرار میدهد: «امیدوارم در هر سازمانی که هستید و در هر جایگاه شغلی که قرار دارید، حتی اگر قرار است فقط ۲۴ ساعت در آنجا کار کنید، حسوحالتان خیلی خوب باشد و کاری که انجام میدهید را دوست داشته باشید. اگر غیر از این باشد، هر ساعت به اندازه چند هزار سال طول میکشد.»
ما هم برای بهنام که حسابی برای این گفتوگو وقت گذاشته، حس شیرین دوستداشتن جایگاه شغلی در تمام مدت فعالیتش را آرزو میکنیم.
علی، کارشناس انباردار
تیم حسابداری مالی فقط یک «علی» ندارد! دومین «علی» که درباره او صحبت میکنیم انباردار شرکت است. کار او مستقیما با فراهمسازی تجهیزات زیرساختی و ابزار و وسایل مورد نیاز علی باباییها در ارتباط است. جذابترین کار علی از نظر خودش این است که دائما باید تجهیزات جدید را بشناسد و با امکانات جدید آشنا شود.
از او میپرسیم که چه چیزی باعث میشود که سرحال بماند و خسته نشود. او هم مانند همتیمیهایش به هماهنگی و همکاری بین بچههای تیم اشاره میکند.
علی هر روز در دفتر یارا حضور دارد. از او میپرسیم که چرا دورکار نیست و او اینگونه جواب میدهد: «انباردار به خاطر شرایط شغلیاش باید همیشه در شرکت حضور داشته باشد؛ اما بچههای دیگر بهتر است در خانه بمانند؛ این برای سلامتی خودشان و خانوادههایشان بهتر است.»
علی هم مثل بهنام از واحد پشتیبانی به واحد مالی علی بابا آمده است. او میگوید هر کسی که طالب پیشرفت باشد، به شرط تلاش میتواند در علی بابا رشد کند یا به دنبال علائقش برود و زمینه کاریاش را تغییر دهد.
شیما، کارشناس حسابداری مالی
شیما کارشناس حسابداری مالی است و کارش این است که تنخواههای همکارانش را بررسی و در سیستمهای مالی، ثبت سند میکند. همچنین همراه با تیم فروش، مغایرتهای حسابهای تور گردشگری را مورد بررسی دقیق قرار میدهد. البته شیما تا پیش از این مسئولیتهای بیشتری داشته؛ اما با توجه به اینکه به تازگی باردار شده، مسئولیتهایش را کمتر کردهاند.
شیما همینجا موضوع همکاری و حمایت همکارانش را پیش میکشد و میگوید همین حمایتگری که در تیم جریان دارد باعث میشود که با آنها اوقات خوبی را سپری کند. او مطمئن است که همکارانش با تلاش روزافزونشان در آیندهای نزدیک از بهترین تیمهای علی بابا خواهند شد و واحد مالی را ارتقا خواهند داد.
شیما میگوید: «اینکه علی بابا به سلامت علی باباییها اهمیت میدهد و شرایط دورکاری را برایشان فراهم کرده، برایم جذاب است. فضای دوستانه علی بابا این امکان را به شما میدهد که با مدیران بهراحتی در ارتباط باشید و درگیر ساختارهای سازمانی دستوپاگیر نشوید.»
برای شیما و فرزندش آرزوی سلامتی و شادی میکنیم و سراغ عضو بعدی تیم میرویم.
نیلوفر، کارشناس ارشد حقوق دستمزد
توضیح دادن مسئولیتهای نیلوفر، توضیح واضحات است! بنابراین نقطه شروع صحبت ما با نیلوفر، حسوحالش است. وقتی از او میخواهیم از کارش برای ما بگوید به حس شیرین سروقترساندن کارها اشاره میکند و میگوید: «یکوقتهایی باید حجم زیاد کارها را به صورت فشرده انجام بدهی و سر وقت برسانی؛ نتیجه مثبت این تلاش و سر وقت بودن، یکی از شیرینترین لحظههاست.»
نیلوفر تعامل با علی باباییها و پاسخ دادن به سوالات آنها در مورد حقوقهایشان را دوست دارد. او میگوید از اینکه آخر هر ماه باید پرداخت حقوق را سر زمان مشخص انجام دهد بر فشار کارش اضافه میکند؛ اما وقتی صدای پیامک واریز حقوق همکاران میآید، خیالش راحت میشود و خوشحال است که مسئولیتش را به درستی انجام داده است.
نیلوفر، همدلی و جو صمیمانهای که در تیم جریان دارد را میپسندد؛ اینکه همه به هم کمک میکنند تا تیم به نتیجه دلخواه برسد. او ادامه میدهد: «این جو صمیمانه، نتیجه داشتن سرپرستی است که خودش کنار ماست و بیدریغ در این مسیر همراهیمان میکند.»
نیلوفر دورکاری را دوست دارد اما میگوید هر چیزی که طولانی بشود، برایش جذاب نیست. از آنجایی که بخشی از انرژیاش را از ارتباط مستقیم با بچههای تیم میگیرد، ترکیب دورکاری و حضور در دفتر را بیشتر میپسندد. هرچند که پیکهای متعدد کرونا کاری کرده که در حال حاضر دورکاری را ترجیح بدهد.
علی بابا برای نیلوفر جای امنی است و اینجا را شبیه خانهاش میبیند. او میگوید که از کارکردن در علیبابا راضی است و با جانودل مسئولیتهایش را پیگیری میکند.
حمید، مسئول خرید
همه خریدهای سازمان به عهده حمید است. او تلاش میکند تا کالاهای موردنیاز علی باباییها تامین شود. با این حساب، هر وسیلهای که در علی بابا ببینید، باید یاد حمید بیفتید.
نتیجه و خروجی کار حمید به سرعت مشخص میشود؛ او میگوید: «به سرعت میتوانم نتیجه رضایت همکارم از تامین کالای موردنیازش را ببینم. همین لبخند رضایت، به من انرژی میدهد.»
او از اینکه بهواسطه شغلش با تمام سازمان در ارتباط است، خوشحال است.
اینکه انرژی و علاقه در تیم موج میزند برای حمید هم جذاب است. همگی ارزش کار تیمی را میشناسند و سِمَتها برایشان معنا ندارد. همگی یکدست و یکرنگ برای رسیدن به اهداف تیم تلاش میکنند و نتیجه میگیرند. صمیمیت در تیم جریان دارد و برای حل مشکلات و مسائل، گفتگوی صمیمانه حرف اول را میزند.
حمید هم مثل همکارانش میگوید نوع فعالیتهایی که در شغلش دارد، خیلی با دورکاری سازگار نیست. از طرفی فقط در زمانهای محدود، حاضر است دورکاری کند و فضای روز اول و بودن میان همکاران، او را به روز اول میکشاند. مثل اینکه حمید زیاد اهل دورکاری نیست!
درباره علی بابا هم از حمید پرسیدیم. او علی بابا را بخش بسیار مهم زندگیاش میداند و میگوید که در این سالها، رشد چشمگیر علی بابا را شاهد بوده است. او ادامه میدهد: «نکته مهم درباره علی بابا این است که همزمان با رشد خودش، علی باباییها را هم رشد میدهد و آیندهای برای کل مجموعه تصور میکند. توسعه فردی، اهمیت زیادی در علی بابا دارد و همه همکاران در کنار هم رشد میکنند.»
سعید، سرپرست اموال و انبار
سعید سرپرست اموال و انبار است و کاری میکند که تامین تجهیزات و نظمدهی به اموال و داراییهای شرکت بدون هیچ مشکلی انجام شوند. او هم مثل همه سرپرستها در تلاش است تا موانع تیم از سر راه کنار برود. اکثرِ مسئولیتهای سعید با همراهی بهنام، حمید و علی پیش میرود.
از نظر سعید همه بخشهای کارش جذاب است اما چیزی که او را سر شوق میآورد، روحیه کار تیمی و داشتن انگیزه پیشرفت و ترقی است که در تیم جریان دارد. او میگوید که با همین روحیه تیمی، پروژهای را شروع کردند که جزو مسئولیتهای رایجشان نبوده؛ اما با علاقه و اشتیاق، به بهترین شکل ممکن انجامش دادهاند.
پروژهای که سعید از آن صحبت میکند، بایگانی اسناد حسابداری علی باباست که طی آن، اسناد را منظم کردند و با تدوین فرایندهای جدید، این پروژه را به سرانجام رساندند. سیستم جدید بایگانی به عقیده حمید یکی از یادگاریهای این تیم برای علی باباست. پروژه بزرگ دیگری که با کمک همین روحیه تیمی در حال انجام است، پروژه برطرف کردن مغایرتهای موجودیها و یکدست کردن وضعیت اموال علی باباست.
با توجه به این پروژهها و نوع کار سعید، حدس میزنیم که او هم میانه خوبی با دورکاری نداشته باشد که حدسمان درست است. او میگوید: «راستش با توجه به نوع کاری که ما داریم عملا امکان دورکاری برایمان مهیا نیست؛ ولی گاهی اوقات به اجبار مجبور به دورکاری میشویم که واقعا راندمان کاریمان پایین میآید. با توجه به نوع کارمان، بدون شک کار حضوری را ترجیح میدهم.»
سعید میگوید علی بابا محیط کاری خاصی دارد و با دیگر شرکتها متفاوت است. او تمایز علی بابا را در میزان توجه به نیروی انسانی میبیند و میگوید: «صدالبته هم کموکاستیهایی وجود دارد که قطعا شرکت به آنها فکر میکند و در آینده نزدیک برطرفشان میکند.»
سعید به عنوان صحبت آخر به همتیمیها اشاره میکند و میگوید: «همینجا جا دارد که از بچههای تیم تشکر کنم. از بهنام عزیز که با تسلط مثالزدنیاش و روابط عمومی بالایی که دارد، عصای دست ماست. از حمید عزیز ممنونم که با پشتکار و توانمندیش همزمان چند کار را با هم پیش میبرد. از علی عزیز که روحیه جوان و پشتکارش در امور انبار خیلی به ما کمک میکند و در آخر از مهری عزیز ممنونم که با ارتباط خوبی که با همه ما دارد توانسته بچههای تیم را به هم نزدیکتر کند.»
مهری، مدیر حسابداری مالی
نوبتی هم که باشد نوبت مهری، مدیر این تیم هشتنفره است. کسی که به گفته خودش از کودکی عاشق حسابداری بوده و حالا در علی بابا این شغل را دنبال میکند.
مسئولیت او گزارشدهی به مدیر مالی، رهبری اعضای تیم، ایجاد هماهنگی میان همه کارها، ارتباط مستقیم با بچهها و هماهنگی مسائلی است که در جریان کار به وجود میآیند. مهری، رابط مستقیم بین بچههای تیم حسابداری مالی و مدیر ارشد مالی است. همچنین بررسی همه حسابها، هماهنگی ارائه گزارشهای درونواحدی، برونواحدی و برونسازمانی و حل مشکلات سیستم حسابداری با شرکت تامینکننده و تیم فناوری اطلاعات را به عهده دارد.
مهری میگوید: «کار حسابداری در علی بابایی که همه چیز با سرعت پیش میرود، مثل حرکت با موج است. هر لحظه ممکن است موجی بیاید و تو را با خودش همراه کند و به ساحل برساند. من ترکیب این هیجان علی بابا را با ذات حرفه حسابداری که درونش سکون دارد، خیلی دوست دارم.»
مهری از تماشای اشتیاق اعضای تیم برای رسیدن به اهداف ذوق میکند و دیدن این همدلی برایش بسیار لذتبخش است. او میگوید اوج تلاششان را در گزارشهایی میتوان جستجو کرد که در پایان دورهها به مدیریت یا سازمانها ارائه میکنند؛ همدلی بچهها در این کارهای پرفشار، از نظر او ستودنی است.
مهری میگوید: «خیلی وقتها بچههای تیم به کمک تیمهای دیگر هم میروند و به کارها سرعت میدهند؛ این موضوع واقعا با روحیات من سازگار است و کار در این محیط را هر روز برایم لذتبخشتر از دیروز میکند.»
تیم حسابداری مالی در چند سال گذشته دستخوش تغییرات بنیادی زیادی بوده است که نتیجه این تغییرات در علی بابا کاملا به چشم میآید. مهری آینده تیم حسابداری مالی را با توجه به این تغییرات زیاد، اینطور پیشبینی میکند که: «به قول همکاران، ما تقریبا در نزدیکترین نقطه به قله موفقیت هستیم. در آینده حتما خبرهای خوبی از این تیم و برنامههایی که به سرانجام رسیده خواهید شنید. تیم مالی علی بابا پرقدرت در حال پیشروی است. حقیقتا که تکتک اعضای تیم از بهترینهای این حرفه به شمار میروند.»
مهری هم مثل همکارانش فضای پویای روز اول را دوست دارد و انتخاب اولش کار حضوری در دفتر است. او میگوید که با توجه به فرآیندهای شغلیشان (مثل مستندسازی) گاهی باید در دفتر حضور داشته باشند؛ اما اگر در طول هفته کسی بخواهد و بتواند که دورکاری کند، این امکان براش فراهم است. اما به هر حال تیم حسابداری مالی در حال حاضر جزو معدود تیمهای علی باباست که معمولا در دفتر حضور دارد.
از او میپرسیم که چه چیزی باعث شده علی بابا را دوست داشته باشد. جواب میدهد که پویایی فضای کاری، سرعت تغییرات، محیط دوستانه، رابطه صمیمی بین بچهها و همدلی آنها برایم جذاب است.
مهری به عنوان صحبت آخرش میگوید که این تیم همیشه پیشتاز تغییرات است و از اولین تیمهایی بوده که در علی بابا متحول شده. مهری خوشحال است که با چنین تیم همدلی، همکاری میکند.
دستبهدست هم زنجیره تحول میسازیم
تحول بیشتر از هر چیز شبیه زنجیر است. نمیتوان انتظار داشت که هر کدام از تکههای زنجیر به تنهایی متحول شوند. اگر میخواهید شاهد تحولات باشید، همه باید آن را در آغوش بکشند و از خودشان شروع کنند.
ما علی باباییها هم تحول را از خودمان شروع میکنیم. رشد میکنیم و خودمان را متحول میکنیم تا شاهد تحول بزرگ باشیم.
با هر یک قدمی که ما علی باباییها به جلو برمیداریم، علی بابا چندصد قدم جلو میرود و این قدرت تحول درونی و زنجیرهای است.
ما دستبهدست هم دادهایم و زنجیره تحول را ساختهایم؛ معتقدیم که ما مبدا حرکتیم؛ معتقدیم که در نقطه شروعیم.
در واقع ما معتقدیم که همیشه در روز اول هستیم.