پررنگ، درشت و با خط نستعلیق روی سردر آبیاش نوشته شده بود (باغ فتح آباد)، اما بیگلربیگیاش را فراموش کرده بودند. سردری که برای تماشای آن، اول باید از کنار حوض مستعطیلی باغ عبور کنید. همین که روی سنگفرشهای حیاط قدم میزنید، نگاهتان صاف میخورد به ساختمان سفیدرنگ و بزرگی که نمیدانم چرا حس و حال دیگر بناهای تاریخی استان کرمان را ندارد؛ از سبک معماری و گچکاری سفیدرنگش میگویم.
انگار قناتهای کرمان کاری ندارند جز بخشیدن زندگی. آن از باغ شاهزاده ماهان که زندگیاش را مدیون کوهپایههای تیگران است و این هم از باغ فتح آباد که خودش را جزئی از قنات رستم آباد میبیند. قناتی که آبش از جوی کنار خیابان به سمت باغ هدایت میشد و علاوه بر تر کردن گیاهانش، دم بازدیدکنندگان را تازه میکرد. باغ را بعد از مرمت و بازسازی دیدهاید؟ از این رو به آن رو شده است. از مجله گردشگری علیبابا ببینید و بخوانید این همه شگفتی و زیبای را.
باغ قتح آباد کجاست؟
ساعت بازدید از باغ قتح آباد چه وقت است؟
بخشهای مختلف باغ قتح آباد چیست؟
امکانات رفاهی باغ قتح آباد چیست؟
قصه باغ فتح آباد
نامش را از فضل علی خان قره باغی ملقب به بیگلربیگی، یکی دیگر از حاکمان کرمان برداشتند. او پیریزی باغ فتح آباد کرمان را بین سالهای ۱۲۱۶ تا ۱۲۱۸ شروع کرد. اما فرزند حسین علی خان بود که در دوران پادشاهی محمدشاه قاجار و راهش را ادامه داد. پنج سالی طول کشید تا خشت روی خشت بگذارد و تمامش کند. خود فضل علی خان هم فقط سه مرتبه در طول هفته دلش قنج میرفت برای دیدن باغ فتح آبادش.
طوری مشتاق تماشای باغ میشد که حاکمان بعدی کرمان هم بدشان نمیآمد باغ بیگلربیگی را صاحب شوند. بین خودمان باشد؛ حتی باغ شاهزاده ماهان را هم از همین باغ الگوبرداری کردند – حالا راست و دروغش گردن همانهایی که گفتند – اما به نظرم بد بیراه هم نمیگویند. از اینجا که من میبینیم، انگار همه باغهای مجلل و باشکوه را فقط حاکمان کرمان میتوانستند بنا کنند تا بیایند و خوشگذرانی اعیانی داشته باشند.
باغ فتح آباد کرمان آنقدر تعریفی و جذاب بود که چشم همه حاکمان را خیره نگه میداشت. این ماجرا تا حدی پیش میرود که یکی از عبدالحسین میرزا، حاکمان کرمان میرود، دلش را به دریا میزند و پیشنهاد خرید باغ را به صاحبش میدهد، اما نه میشنود. درکش میکنم اگر برود و باغی بنا کند و فخرش را بفروشد.
با اینکه برای سالها هیچکس دلش نمیآمد باغ فتح آباد را به کسی بفروشد، اما زمانی که به رستم خان امیری میرسد، سر تقسیم باغ، خانوادهاش بهشت را برایش جهنم میکنند. همین باعث شد کاری کند که حاکمان قبلی برای پول نکردند.
زمانی که رستم خان میبیند خانوادهاش به هر تکه از باغ چشم دارند و همین اختلافات است که کامش را تلخ میکند. قید باغ را میزند و در سال ۱۳۵۲ وقفش میکند. او با این کار هم به روزگار قبلش برگشت و هم وظیفه نگهداری باغ را از دوشش برمیدارد.
از عرش به فرش
هوشیارم کنید که چطور است باغ فتح آباد با پنج اصله درخت کهن الگویی میشود برای باغ شازده ماهان که جز ۹ باغ برتر ایرانی است، اما خودش به زحمت جز فهرست آثار ملی قرار میگیرد و از جهانی شدن جا میماند. همین میشود که باغ بیگلربیگی صفای قدیمش را از دست میدهد. اما باز هم یکی از مهمترین تامین کننده آب برای مردم کرمان میشود. مسئولان که میبینید این باغ دلش با مردم است، قبل از اینکه به طور کامل خراب شود، دست به کار میشوند و بازسازیاش میکنند.
مرمت و بازسازی باغ را شکوفا کرد
اگر قبل از مرمت و بازسازی باغ فتح آباد به باغ شازده ماهان رفته باشید، دیگر تماشای باغ بیگلربیگی برایتان لطفی نخواهد داشت. چون چند ده سالی میشد که حال و روز ساختمان و باغش میزان نبود و بیمهر و محبتی دیده بود. حتی کسی نبود که به گلدانهای باغ دو سه قطره آب بدهد.
اما زمانی که باغ فتح کرمان در ۱۲ بهمن سال ۱۳۸۱ در فهرست یکی از آثار ملی ایران به ثبت میرسد، اولین شکوفهاش را میزند. مرمت باغ بیگلربیگی از سال ۱۳۹۳ شروع شد و ظرف مدت یک سال تلاش استادکارهای ایرانی، جان تازهای گرفت. الان کهکشان بینهایت، تنها کلمهای است که میتوانم در وصفش بگویم.
معماری فتح آباد؛ تاج محلی دیگر
همه باغهای ایرانی در تمام دورههای پادشاهی یک شاخصه و ساختار داشتند. منتها ساختمان و باغ فتح آباد با ساختار کلاسیک سایر باغهای ایرانی متفاوت است. این باغ جز معدود باغهای ایرانی با ۴ مناره لاغر اندام در جلوی ساختمان اصلیاش است که از بناهای تاریخی کرمان بعید به نظر میرسد. با اینکه نمای دیوارهای ساختمانش در زمان های قدیم از خشت و گل بوده، اما امروزه رنگ گچ به خود گرفته است.
یکی از عجایب باغ بیگربیگی، نبود سردر ورودی باغ است. یعنی نمیدانید مرز بیرون و داخل باغ کجاست. فقط با استوانههای آهنی میتوانید یک نیمچه حدسی بزنید که از کجا وارد حیاط شدهاید و کجا خارج. از نورپردازی باغ بگویم که در کنار زیبایی رنگ سفید زیر آسمان آبی و روز روشن، شبش با نورپردازی رنگارنگش مسحورکننده میشود. البته هویداست که نورپردازی در زمان قاجار نبوده، اما امروزه دل خیلیها را برده. بزرگی باغ ۱۳ تا ۱۴ هکتاری و زیربنای ۱۵۰۰ متریاش را دیگر کجای دلم بگذارم.
بخش های مختلف باغ بیگلربیگی
باغ بیگلربیگی از سه بخش بزرگ، خیابان اصلی، باغ اندرونی و خیابان دوم باغ تشکیل شده است. یک خیابان اصلی میبینید که حوض مستطیلی بزرگی بین آن و درختان کاج و سرو دو طرفش قرار گرفته است. سر همین خیابان را که بگیرید، بخش دوم باغ را در سمت چپش مشاهده میکنید. باغ اندرونی، حیاط خلوت هم عمارت چهار فصل صاحب باغ بوده که با دو ردیف درخت به پیشواز او میرفته.
در بخش سوم که بعدها در حین مرمتکاری به باغ اضافه شد، خیابان پسته یا باغ خیابان را مشاهده میکنید. قنات رستم آباد آنقدر برکت داشته که قدیمیها را دست به کار کند و درختان پسته در آن بکارند. اما بنای اصلی که همه این بخشها را به هم وصل میکند، ساختمان اصلی باغ فتح آباد است.
ساختمان باغ فتح آباد
آن ساختمان بزرگ دو طبقهای و سفیدرنگی که در انتهای شمالی باغ میبینید، از شاهکارهای معماری ایرانی اروپایی در زمان قاجار است. آن هم با اتاقهای سه و پنج دربیاش که همه را خاطرخواه کرده است. آهن و تیرآهن که نمیتوانست معماری اصیل ایرانی را در کرمان به نمایش بگذارد، برای همین فقط خشت خام و ملات گل با رویه گچ میتوانست زیبای بینهایت کوشک یا ساختمان اصلی را با طاق نماها، چهار مناره و گنبدش نشان دهد. این عمارتی است که در هسته اصلی باغ قرار گرفته و همه به آن توجه میکنند، نورپردازی شگرفی دارد.
موزه حکام
یکی از بخشهایی عجیب در فتح آباد، موزه حاکمان کرمانیاش است که تصاویر و زندگینامهشان در آنجا نگهداری میشود. حالا مگر چه کارهای مهمی انجام دادهاند که موزهای از آنها باقی مانده است. همین باغ فتح آباد هم که میبینید به خاطر عیش و خوشگذرانی حاکمان کرمان بوده، نه برای مردم. با وجود این، بودند حاکمانی که به خیال خدمت به خلق شب را صبح میکردند.
اتاق نقاشی
دیوارهای سفید باغ فتح آباد جان میدهد برای اینکه قلموی آغشته به رنگهای سرد و گرم به دست بگیرید و بیفتید به جان دیوارهایش. البته مگر اینکه در رویاهایتان ببیند، چون هیچکس اجازه این کار را نداشت اما قدیمیهایی که حاکمان دوره قاجار را میدیدند اجازه داشتند لذت نقاشی مینیاتور یا همان دیوارنگاره را ببرند. همین بود که نقاشیهایی با آب طلا میکشیدند.
این اتاق در عمارت اصلی بوده که حاکمان در آن استراحت میکردند، اما مگر میتوانستند دیوارهای خلوت و خالیاش را تحمل کنند. همین میشود که دستور میدهند تا نقاشی و تزئیناتی برایشان بکشند. البته سرقتهایی هم از این دیوارنگارهها شده که نمیدانم چطور میشود یک دیوارنگاره را دزدید.
حیاط باغ فتح آباد
باز هم حیاط و حوض مستطیلی. حوضی که شما را وادار میکند به بهانه دستورو شستن به داخل باغ بروید و دیگر بیرون نیایید. چند حوض بزرگ و کوچک در راستای حیاط باغ وجود دارد که یکی از دیگر چشمنوازتر است. طول این حوض مستطیلی به ۶۰ و عرضش به ۶ متر میرسد. ابتدا و انتهای حوض هم یک حوض دایرهای گل مانندی قرار گرفته است. دو طرف حیاط تا انتها هم ایوانهایی با استوانههای باریکش وجود دارد که با کوزههای فیروزهایرنگ و صندلیهای قهوهای حال و هوای غریبی به عاشقان میدهد.
عمارت چهار فصل
حتی در همان باغ شازده ماهان هم حیاط خلوتی برای صاحبخانه بود، چه برسد به باغ بیگلربیگی که به جای حیاط شخصی، یک عمارت شخصی دارد. آن هم نه هر عمارتی، بلکه یک باغ کوچک که یک عمارت کوچک با یک حوض دایرهای وسطش قرار دارد.
این عمارت چون خودش را در درختان مخفی کرده، برونگراست و با درب و پنجرههایش به همه طرف مشرف است. همین که وارد باغ فتح آباد میشوید، به سمت راستتان نگاه کنید تا عمارت چهار فصل را به همراه حوض جلویش بینید که معماریاش از زمین تا آسمان با عمارت اصلی کوشک متفاوت است.
این دیگر بینظیر است. یک عمارت یک طبقهای با گند و ایوانها اجرکاری و گچکاری و دیوارهای سفیدرنگش که پنجرههای چوبی شیشه کاری شده و فرش ایرانی روی زمینش مرا خیره نگه داشته است. امروز این اتاق مجلل برای مراسمها و جشنهای مختلف آماده میشود.
باغ میوه زمین های کشت داروهای گیاهی
باغ میوه هم دارد. ۱۴ گونه درخت در ۱۶ قطعه زمین ۳.۷ هکتاری باغ فتح آباد کشت میشوند؛ از درخت زیتون و زرشک و انار گرفته تا هلو، گلابی، آلو زرد، توت، به، سیب، خرمالو، شلیل، انجیر و انگور. درخت اقاقیا و زبان گنجشک و درخت زعفران هم از درختان غیرمثمر باغ هستند.
زمانی که مسئولان دست به بازسازی باغ فتح آباد میزنند، بخشی از باغ را به کاشت گیاهان دارویی اختصای میدهند تا علاوه بر پرورش منبع گیاهی بتوانند هزینههای باغ را فراهم کنند. یکی از بزرگترین مجموعه کشت و گیاهان دارویی کشور، امروزه به خاطر خشک شدن قنات رستم آباد، تنها از چاه و آب شیرینکنهایش حیات میگیرد.
امکانات رفاهی باغ فتح کرمان
انواع کبابها و خوراکیهای محلی کرمان از آش محلی و نان تنوری گرفته تا دلمه را میتوانید در رستورانی میل کنید که داخل عمارت اصلی پذیرای شماست. در فضای باز شربتخانه و چایخانه هم با عرقیجات، دمنوش و گیاهان معطر دارویی و بستنی خستگیتان را در میکنند. چندین صندلی در حیاط و چند آلاچیق چوبی در اطراف عمارت فتح آباد وجود دارد که میتوانید در آن نفستان را تازه کنید.
بهترین زمان بازدید باغ فتح آباد
تمام طول سال میتوانید به باغ فتح آباد بروید، اما بهترین زمان به خصوص در کرمان گرم، بهار و تابستان است که گیاهانش شکوفا میشوند.
ساعات بازدید باغ شاهزاده ماهان
از ساعت ۸:۰۰ صبح تا ۲۲:۰۰ شب درب باغ فتح آباد روی همه علاقهمندان به معماری و باغهای ایرانی باز است. با ورودی ۳۰۰۰ هزار تومانی میتوانید زیبای بینهایتی را از کرمان به خاطر داشته باشید.
باغ فتح آباد کجاست؟
آدرس: ایران، استان کرمان، روستای اختیارآباد، ۲۵ کیلومتری مرکز شهر، بلوار هوانیروز، باغ فتح آباد
مسیر دسترسی: همین که به کرمان و از ۱۶ کیلومتری شمال غرب شهر کرمان وارد کرمان میشوید. کمربندی امام رضا کرمان را میبینید که باید واردش شوید. جاده فرعی زنگی اباد را بگیرید و به محض اینکه وارد روستای اختیار آباد شدبد، باغ فتح آباد را میبینید. یا میتوانید از بلوار هوانیوز به جاده اختیار آباد بروید و باغ فتح ایاد را از نزدیک مشاهده کنید.
باغ فتح آباد روی گوگل مپ
باغ قدیمی بیگلربیگی کجا، باغ فتح آباد الان کجا
بنایی که یکی از حاکمان کرمان چند ده سال پیش بنا کرد، باغی شد که با شکوفه درختانش کم از بهشت ندارد. حتی با ساختمان سفیدرنگ، عمارت چهار باغ عیانی، باغ میوه، درختان پسته و نورپردازیاش شکوفاتر از دوران قاجار، نه دل حکام بلکه دل مردم عاشق را عاشقتر میکند. اصلا شاید همین بیآبی کرمان است که باغهای سرسبزش چون باغ بیگلربیگی به چشم میآید. فقط کرمانیها را ببینید که از دل خشکی چه بهشتهایی میآفرینند
انگار که این باغ را در جایی دیده باشم، مدام ذهنم را درگیر خودش کرده بود. شما را نمیدانم، اما بزرگی حیاطش مرا یاد باغ شاهزاده ماهان میاندازد و ساختمان اصلی سفیدرنگ و با آن منارههایش هم معماری تاج محل هند را جلوی چشمانم میآورد، در صورتی که هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.