پیشِپایِ کاخ چهلستون قزوین، دو ستون به بزرگی همان نگهبانانی هستند که اگر جیکتان در بیاید، گردنتان را قطع میکنند. انگار با هیچ چیزی نمیتوانید تلخی کامشان را بگیرید. اما کلاه فرنگی قزوین همچین بگویید، نگویید هوایمان را دارد تا یکی از جاهای دیدنی قزوین را نشانمان بدهد.
در مجله گردشگری علیبابا از کاخ عالی قاپو گفتیم که شاه عباس اول بعد از چند صباحی از کاخ چهلستون قزوین رفت و ادامه فرمانرواییاش را بُرد به میدان نقش جهان اصفهان. با اینکه کاخ چهلستون قزوین در قدوقواره عالی قاپوی اصفهان نیست، اما این عمارت با آن ایوان و آن ستونهایش که انگار یک مجسمهتراش خبره آمده باشد و تراشیده باشدش، همان کاخ خوشتراشی است که چه شورها به پا خواهد کرد.
کاخ چهلستون کجاست؟
بهترین مسیر دسترسی به کاخ چهلستون چگونه است؟
چه دیدنیهایی در این کاخ وجود دارد؟
معرفی کلی کاخ
بناهای زیادی در سلسله صفویان به خصوص دوره شاه تهماسب بزرگ ساخته شدند که خیلیها از بین رفتند و چندی از آنها مانده که کاخ چهلستون قزوین یا عمارت کلاه فرنگی و سردر عالی قاپو تنها بناهای مانده از باغ صفوی قزوین هستند. این عمارت فقط یکی از کوشکهای باقی مانده از مجموعه عمارتهای شاهی شاه تهماسب است که همه و همهاش ۲ طبقه دارد.
با اینکه در بعضی از منابع آمده که این کاخ در پنجمین دوره حکومت شاه عباس اول بنا شده یا به حالوهوای امروزی درآمده، اما بسیاری از نقلقولهای تاریخی میگویند که نه، کاخ چهلستون به دستور شاه تهماسب در قزوین ساخته شده و شد جان و جانان شاه.
هر دو طبقه این کاخ کلاه فرنگی سیرابتان میکند از نگارگریها و عشوهگریهای صفویان. زمانی که شاه تهماسب از این عمارت بالاوپایین میرفته، الان شده موزه خوشنویسی و خیلی از غنیمتها را در خودش جایی داده است.
کاخ چهلستون قزوین با ستونهایش مسحور میکند هر چه گردشگر داخلی و خارجی را که آجر روی آجر گذاشته شده تا ارج بگذارد به شاهان صفوی. کاخ کلاه فرنگی ۱ سالن بزرگ به چه بزرگی و پهناوری، ۴ ایوان نقلی و ۴ اتاق گوشوارهای دارد. نقشه بنا هم با محورهای چلیپایی، صلیبی و برونگراست که حوض مستطیلی حیاط هم که اگر نمیبود باید به هنر صفویان شک میکردید.
امیدوارم کسی نشنود، منتها زمانه هم زمانه بدی بود که برای بزرگان در عمارت کلاه فرنگی راههای خروج اضطراری ساخته میشد که این تونلهای زیرزمینی میرفت تا مجموعه دولتخانه صفوی و دور از شهر.
نگاهی به گذشته کاخ
ماجرا برمیگردد به قبل از چکاچک شاه عباس. شاه تهماسب صفوی از همان شیرشاهان صفویه نیمنگاهی داشت به ترکان عثمانی که میتوانستند شخم بزنند و فاتحه پایتخت ایران که آن زمان تبریز بود را بخوانند. شاه تهماسب که اوضاع را قمر در عقرب میدید، در سال ۹۲۳ هجری شمسی پایتخت را از تبریز میبرد یک توکِ پا آنطرفتر، قزوین تا ترکان عثمانی دست و پایش را نگیرند، اما خودمان هستیم، عثمانیها اگر میتوانستند تیغ شمشیر ترکیشان را با آن کلاه قرمزشان برسانند به تبریز، جگر آمدن به آنطرفِ تبریز را در قزوین نداشتند؟
در قزوین این کاخ چهلستون قزوین شاه تهماسب بود که حرف اول را میزد و اصلا پل چهلستون اصفهان هم تصور را نمیکرد که همنامی داشته باشد. شاه تهماسب که راه ابریشم و رتقوفتق مسائل جغرافیایی و سیاسی برایش مهم بود و از آن طرف هم حوصله و حال دیدن عثمانیها را نداشت، نمیخواست خیلی از تبریز دور شود که پایتخت را به قزوین انتقال داد و کاخ حبّه قندش را ساخت.
صفویان که آمده بودند به قزوین و برای چند صباحی جایشان در این کاخ گرم بود، به خودشان آمدند و دیدند که باید کلی کاخ سلطنتی در پادشاهی شاه تهماسب ساخته شود. به هر حال یک شاه هست و یک سلسله که این کاخ از همان کوشکهای مانده آن زمان است.
شاه تهماسب که حرفش برو داشت و پایتخت را به قزوین منتقل کرد، داد دست معماران کارکشته ایرانی که بیایند و یک باغ مربعی بنا کنند. معماران هم با ساخت تالار و ایوان و حوض انگار تازه گرم شده بودند، رفتند و عمارتهای دیگری برای شاه بنا کردند که یکیاش میشود کاخ چهلستون قزوین.
حالا اینجا نمیدانم شاه تهماسب از روی لج بود که نقشه این کاخ را از روی دست نقشه معمار ترک عثمانی به شیوه شطرنجی کوچک الهام گرفته بود یا از روی حیلهگری. بماند که شاه عباس اول در اصفهان کاخ عالی قاپو را ساخت تا به عثمانیها بفهماند «این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست»؛ اینجا شاه دارد، آنهم چه شاهی؛ اما این شاه تهماسب بود که این رجزها را قبل از آن در قزوین برای کاخ عالی عثمانی خوانده بود و حالا بروید و آن کاخ عالی عثمانیها را بببیند که نامونشانی ازش باقی نمانده است.
نوبتی هم باشد، نوبت قاجاریها است که کم خرابکاری نداشتند، منتها اینبار محمد باقر سعدالسلطنه از فرمانداران وقت قزوین بود که بازسازی کلاه فرنگی را پی گرفت و کاخ چهلستون به کلاه فرنگی تبدیل شد. این کاخ در بهمن سال ۱۳۳۴ هجری شمسی نشست به جانِ دل فهرست آثار تاریخی مام میهن، ایران. کاخ چهل ستون قزوین اما راهش را فراموش نکرده بود و از ۱۳۳۷ به بعد شد گنجینه اشیاء تاریخی و باستانی و موزه خوشنویسی قزوین.
اینطورهاست که باید خیالمان راحت باشد از اینکه حداقل سروسامانی دارد این یادگار شاه تهماسب عزیز. منتها از آن آقایانی که به زعم خودشان یک گوشه کار را گرفتهاند و فکر میکنند کاخ چهلستون را قبضه کردند، چه بگویم.
دستهگل به آب دادنهای دوران پهلوی باعث شده روی قاجاریها سفید شود. پهلویها که میخواستند کاخ چهلستون قزوین را به فرمانداری تغییر کاربری دهند، افتادن به جان نقاشیها و گجبری سقفها و نقاشیها را با گچ سفید و گچکاری کردند. منتها گچ که روی سطح صیقلی نقاشیها نمیچسبید، خیلی از نقاشیها را محبوس کردند و آبروی هر چه هنر و هنرمند بود بردند.
چرا چهلستون؟
آن اوایل شاه تهماسب که از تبریز جمع کرد و آمد به قزوین تا این استان را پایتخت جدید ایران قرار دهد، نام این کاخ را گذاشت کاخ چهلستون قزوین؛ حالا چراییاش را باید از رواق دور و برش دید که چند ستون آجری ایستاده و وارسته این نماد حکومت صفویان را به کول گرفتهاند.
انکعاس این ستونهای زیاد در آبنمای جلوی عمارت هم باعث میشد دو چندان شوند و به این عمارت بگویند کاخ چهلستون. گذشت و گذشت تا اینکه یکی از فرمانداران زمان قاجار در قزوین این عمارت را مرمت و بازسازی کند و کاخ با این دروپیکری به عمارت کلاه فرنگی تغییر کند.
گشتی در باغ زیبای کاخ
کاخ چهلستون قزوین خودش را بین شاخوبرگهای درختان پنهان کرده که اگر بادی بیاید و موهای این دختر زیبا را پشتش بریزد، قلبتان دو سه ضربان که دارد، دو سه ضربان دیگر هم قرض میگیرد و بیسروسامانتان میکند. شیشهکاریهای رنگی آبی و قرمز و سبز و زرد که فقط در معماری ایرانی میبینید یک طرف، آن خنجه پوشهای تزئینی سقف شما را از زمین میکَند.
من که تا از رنگ شیشههای بیحس خانهام خسته شدم، روی انداختن عین شیشههای رنگی کاخ چهلستون قزوین روی درب و پنجرههای خانهام حساب میکنم که نور آفتاب را همچین قشنگ روی فرشهای داخل کاخ مینشاندند و نور خورشید بود که میرقصید.
کاخ زیبای چهلستون
از دور و نزدیک تعداد طبقات را میشود تا ۲ طبقه دید. البته همچین خشکوخالی هم نیستند. از درب ورودی نقاشی و تابلوهای خطاطی است که با رنگولعاب و خطهایشان روحمان را میرقصانند. ۲ طبقه مجزا هشت ضلعی ۵۰۰ متر مربعی روی هم قرار گرفتهاند و شدند کلاه فرنگی. الان را نمیدانم اما آن زمان محال بود خوشدستی هنرمندان ایرانی هنرشان را نثار بناهای ستودنی ایرانی نکنند و رنگ با عشقشان همراه نشود.
کاخ چهلستون قزوین برای زیبای محشرش حرفی نمیگذارد و کلاه افتخاری میشود بر سر آریاییها. معماری کاخ چهلستون قزوین طوری طراحی شده که هوا را در گرمای تابستان مطبوع میکرد و الان که مجبورند برای حفاظت از اشیاء و نقاشیها و مینیاتورها پنجرهها را بپوشانند، دیگر خبری از تهویه نیست.
طبقه اول با حوض زیبا
طبقه اول از دوران صفویان است که با آن ستونیهای سترگ آجری بزرگ با نیمداریههایی که نقشونگار آبیاش جلوهای ستودنی داده به رنگ آجری ستونها چهها میکند. البته این قوسهای نیمدایرهای از دستکاریهای قاجاریان بوده و انگار بد هم نشده است.
داخل طبقه اول مینیاتور محض است که رنگ رخساره این عمارت شده و رقص گلوگیاه و درختان و نقش پرندگان سینهسرخ و گنجشک و مرغابی و قرقاول و هدهد و شتک زدن آب جویبار در مینیاتورها ما را میبرد به حال صوفیان.
حوضهایی بودند که زندگی میداد به کاخ چهلستون قزوین و هوایش را باطراوت میکرد. منتها همین که حوض شمالی این عمارت از بین رفت، دو حوض مرکزی و جنوبیاش با سنگ مرمر حجاری گرفتار طوفان خشکسالی زمین و زمانه شدند، بعد از مرمت به سنگ مرمر ساده تبدیل شدند.
منتها برای جلوگیری نشت آب و آسیب زدن به عمارت، رُس این حوضها کشیده شده است. ۴ اتاق در این طبقه بنا شده که هوای داخل را تهویه میکند. زمین زیرپای شاه در کف طبقه اول کاخ کلاه فرنگی با آجر فرش شده بود و پس از مرمت و بازسازی، با سفال خوشرنگ فرش شد.
سقف طبقه اول هم با آن گجبریهای برجسته و مقرنسهایش مدهوشمان میکند و ما را به بالا میبرد. یعنی صفویان با این نقاشیهای طبقه اول، کارشان را کرده بودند و با همان مینیاتورها شیره روحمان را گرفتند.
طبقه دوم و ایوانهای باشکوه
همین که نگاهتان از طبقه اول به طبقه دوم با آن ایوان باشکوهش میافتد، ستونهای نحیف و لاغر و نردهای چوبی ایوان رهایتان نمیکند که در دوران قاجار تغییر و تحولات زیادی داشته و اصلا نُقل مجلس آن بالاسریهاست. اگر راسته پله را بگیرید و بروید، نگاهتان میخورد به خنجهپوشهای سقف. ۴ اتاق گوشوارهای از هر ۴ طرف این طبقه زده بیرون که یکی از اتاقهای گوشوارهای را میبینید.
پای اتاقهای گوشوار از دوران قاجار در این کاخ کلاه فرنگی باز شد و حتی یکی از اتاقهای سالن طبقه دوم با طبقه پایین هم راه دارد که پیوند جدانشدنی خورده با عمارت چهلستون قزوین. چی از طبقه دوم بگوییم که با آن ارسیهای پنجچشمه یا هنر شیشه و چوب و شیشههای خوشرنگش کودک درونمان را بیدار میکند.
جاذبههای معماری و تزیینات بنای کاخ چهلستون
معماری مقرنس و خنجهپوشهای سقف هم از آن زیباییهایی است که صفویان انگار با آن راهش را یاد گرفتهاند تا دیوانهمان کنند. نمی دانم رسم زمانه است یا نامردی نابخردانش که تمام نماهای و نقاشیهای این عمارت را پوشانده و انگار دست جنباندهاند و چند لایه نقاشی روی بعضی از نقوش کشیدهاند.
اول صفویان نقاشی عاشقکُشان خود را روی دیوار کشیدند و ادامهِ صفویان و بعد هم قاجاریان که آمدند و کنگر خوردند و لنگر انداختند هم یک دستی روی نقاشیها کشیدند که بگویند ما هم هنر حالیمان میشود.
دیدنیهای موزه کاخ چهلستون
گنجینه اشیاء تاریخی و باستانی در کاخ چهلستون قزوین در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی و در سال ۱۳۸۳ هجری شمسی به موزه خوشنویسی کاخ چهلستون قزوین تبدیل شد که موزههای دیگری هم آمدند تا ضیافتها برپا کنند و مست شویم. مقامات کشورهای دوست و همسایه هم هدایایی تقدیم کردند که در کنار هر کدام از اشیاء میتوانید نام اهداه کننده، تاریخ اهداه و محل اهداه را ببینید.
بهترین زمان بازدید از کاخ چهلستون
این ۲ ساعتی که برای تماشای قسمتی از تاریخ صفویان میگذارد، قدر ۲ هزار ساعت ارزش دارد و دیگر نگویم که هیچ سوراخ سُنبهای را از دست ندهید.
ساعت کاری مجموعه
تمام ایام از ۹:۰۰ صبح تا ۱۸:۰۰ عصر و در روزهای عید از ۹:۰۰ صبح تا ۲۰:۳۰ شب بروید که پایتخت شاه تهماسب را ببینید. البته در روزهای سوگواری تعطیل است. ۳ هزار تومن هم ناقابل پرداخت کنید. یک ورودی میماند و سالها خاطره از کاخ چهلستون قزوین که هزینه زیادی هم به حساب نمیآید. اصلا چیزی نیست.
کاخ چهلستون کجاست؟
آدرس متنی: ایران، قزوین، مرکز شهر قزوین، سیزه میدان (میدان آزادی)
مسیر دسترسی به کاخ چگونه است؟
برای گرفتن تاکسی بروید به میدان ولیعصر قزوین و تاکسیهای در میدان آزادی یا سبز میدان میبینید که منتظرتان هستند. اگر هم ماشین دارید که به میدان آزادی یا همان سبز میدان حرکت کنید و کاخ چهلستون قزوین را سیرت کنید.
کاخ هم کاخهای قدیمی
این هم یکی دیگر از جاذبههای تاریخی قزوین که نظریش را میتوانیم در همان حکومت عجیبوغریب صفویه ببینیم که شاهکار است. حالا شاه تهماسب را ببینید که با چه استیلایی آمد و پایتخت را از تبریز برد به قزوین. یعنی انتقال پایتخت از این سر به آن سر یک کشور که کار آسانی نیست. حلا شاه تهماسب نه برداشته و نه گذاشته، تا به قزوین رسیده دستور داد یک باغ و کاخ مربعی برایش بسازند تا حالش را ببرد.
توصیفات بسیار گزاف و فاقد اطلاعات کافی است؛ همچنین افراط در استفاده از پرسونیفیکیشن و اغراق در وصف زیبایی های بنا باعث شده که از بار کیفی محتوای متن کاسته گردد.
چقدر نظر جالبی 🙂 چند مورد از چیزایی که به نظر شما اغراقآمیز بود رو میگین؟