مثل کلماتی که یک داستان را میسازند، علیبابا را هم افرادش ساختهاند. همانجوری که هر کلمهای حیات دارد و نقشی پررنگ در شکلگیری قصه، آدمهای علیبابا هم زبان خودشان را برای قصه گفتن دارند. کافیست لب باز کنند تا ببینید کلمات را چگونه در ستایش اهداف و آرزوهایشان از دل بیرون میکشند و پشتسرهم ردیف میکنند.
حقیقتا که اگر هر کدام از این آدمها نبودند، قصه علیبابا هم جور دیگری رقم میخورد.
ما اینجاییم تا داستان همین آدمها را برایتان بازگو کنیم؛ پیش از این دو تیم از تیمهای علیبابا را معرفی کردهایم؛ یکی تیم محتوا و کپی رایتینگ و دیگری تیم طراحی محصول.
این بار هم قرعه به نام تیم دیجیتال مارکتینگ افتاده؛ تیمی که کاروبارش پیوند دادن مفاهیم بازاریابی با ابزارهای دیجیتال است.
تیم دیجیتال مارکتینگ علیبابا ، از جلو نظام!
اگر اهل چرخزدن در وبسایتهای مختلف باشید حتما بنرهای علیبابا سر راهتان سبز شده و متوجهشان شدهاید. این بنرها فقط یکی از دستپختهای تیم دیجیتال مارکتینگ علیباباست.
بچههای تیم دیجیتال مارکتینگ شما را با دادههایی که از خودتان به جا میگذارید پیدا کرده و سر صحبت را با شما باز میکنند. جایگاههای موتورهای جستجو، بنرهای دیجیتال، پیامک، ایمیل، نوتیفیکیشن و هر نقطه تماسی که در دنیای دیجیتال تصور بکنید در تصرف تیم دیجیتال مارکتینگ علیباباست.
رعنا، مسعود، علی شماره یک (در تیم دیجیتال مارکتینگ دو علی داریم که با نامهای خانوادگیشان آنها را صدا میزنیم!)، رسول، محمد، علی شماره دو، محمدرضا، رکسانا، کمند، آروین و محمدصالح دور هم جمع شدهاند و این تیم را تشکیل دادهاند. در ادامه مقاله به کار هر کدامشان سرک میکشیم و از زبان خودشان میشنویم که دیجیتال مارکتینگ در علیبابا چه مختصاتی دارد.
رعنا، کارشناس تبلیغات دیجیتال و شبکههای اجتماعی
رعنا کارشناس دیجیتال مارکتینگ و شبکههای اجتماعی است. همزمان که با رسانههای دیجیتال مذاکره میکند، یک دستش هم روی دکمه انتشار پستهای شبکههای اجتماعی است.
اساسا کار رعنا در این خلاصه میشود که حواسش به آمارهای شبکههای اجتماعی علیبابا باشد، پستها را سر زمان مشخص منتشر کند، برای کمپینهای دیجیتال برنامه رسانه و انتشار را مشخص کند و حواسش به تبلیغات دیجیتال باشد تا تمام موارد به درستی پیش بروند.
خوشحالترین رعنای ممکن را زمانی میتوانید ببینید که برنامهریزی طلاییاش باعث شده کمپینهای دیجیتال یکییکی به تارگتهایشان برسند.
رعنا میگوید: «بخشی که بیشتر از همه در کارم دوست دارم، آنالیز دادهها و برنامهریزی است. آنالیز و برنامهریزی دو بالی هستند که به ما کمک میکنند تا روزبهروز عملکردمان را در کمپینهای دیجیتال بهبود بدهیم و همین است که من را خوشحال میکند.»
رعنا کارش را در علیبابا با دورکاری شروع کرده و با توجه به نوع شغلش برایش سخت نیست که از خانه کارها را پیش ببرد. به علاوه دورهمی هفتگی تیم دیجیتال مارکتینگ که به صورت دیجیتال برگزار میشود، خلا دوری از همکاران را برای رعنا پر میکند.
از رعنا میپرسیم علیبابا و تیمی که در آن کار میکند را چگونه میبیند. چشمهایش برق میزند و میگوید: «علیبابا به نظر من جایی برای پیشرفت است. اگر کسی با ایده خوب و جدید پایش را در علیبابا بگذارد، به شدت از او استقبال میشود و تمام امکانات لازم برای پیادهسازی ایدهها در اختیارش قرار میگیرد.»
رعنا با شیطنت ادامه میدهد: «راستش این بستر برای رشد و موفقیت تا حدی است که من فکر میکنم در آینده آنقدر تیم ما رشد میکند که از گوگل یا فیسبوک میآیند و تیم ما را یکجا برای خودشان بر میدارند و میبرند!»
مسعود، کارشناس ارشد مارکتینگ آتومیشن (خودکارسازی مارکتینگ)
کار مسعود ترکیبی از تکنولوژی، داده و مارکتینگ است. مسعود تلاش میکند تا با ایجاد سازوکارهایی برای خودکارسازی فرایندهای تکرارپذیر مارکتینگ، رفتارهای مخاطبان علیبابا را شناسایی کرده و با آنها ارتباط بگیرد.
ارزشی که مسعود در علیبابا خلق میکند استفاده بهینه از کانالهای ارتباطی و حفظ ارتباط اثربخش با مخاطبان از طریق مارکتینگ آتومیشن است.
مسعود از بین کارهای بیشمارش به آن دسته کارهایی علاقه دارد که مسئلهای پیچیده دارند و تنها با همکاری و همراهی تیمهای مختلف میتوان حلشان کرد. از همین علاقه مسعود میتوان فهمید که مسعود مرد روزهای سخت است! حتی وقتی از او پرسیدیم کدام ویژگی تیمش نظر او را جلب میکند، باز هم به اشتیاق تیم برای روبرو شدن با چالشهای جدید اشاره میکند و میگوید:
«اینکه همه همتیمیهایم شخصیتهای قوی و باتجربه در حوزه خودشان هستند و دوست دارند با چالشهای جدید روبرو شوند را دوست دارم. همیشه چیزهای جدیدی برای یادگرفتن در این تیم وجود دارد.»
مسعود فکر میکند این تیم پتانسیل لازم برای حرکت روی لبههای تکنولوژی را دارد و با اقدامات در حال انجام به زودی به سطوح بالاتری از توانایی میرسد. این توانایی در گامهای آینده علیبابا خودش را نشان خواهد داد.
مسعود دلیل پایبندیاش در علیبابا را اینطور بیان میکند: «علیبابا یک سازمان پویا و بالیاقت است. نکتهای که از علیبابا به چشم میآید اعتمادی است که در علیبابا به افراد وجود دارد، طوری که قدرت تصمیمگیری، امکان برداشتن مسئولیتها و تجربه چالشهای جدید به خوبی در سازمان پخش شده است. البته ماجرای سهام تشویقی هم در پایبندی من به علیبابا بیتاثیر نیست!»
مسعود هم مثل بقیه دیجیتالیها دورکاری را دوست دارد؛ روندی که به عقیده مسعود بالاخره دیر یا زود در تمام دنیا به رویهای استاندارد تبدیل میشد، حالا به لطف کرونا سرعت گرفته است.
مسعود آنقدر با دورکاری اخت شده که فکر میکند اگر روزی بخواهد به کار حضوری برگردد حتما با چالش مواجه خواهد شد؛ هرچند دلتنگی برای همکارانش هرازگاهی او را به دفتر روز اول میکشاند.
علی شماره یک، کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ و گوگل ادز
علی شماره یک در حوزه پرفورمنس مارکتینگ و تبلیغات گوگل (گوگول ادز) فعالیت میکند. علی میگوید چون کارش با اعداد و ارقام است میتوان گفت که در یکی از شفافترین بخشهای مارکتینگ مشغول است. اینکه میتواند نتایج کارها و تلاشهایش را به صورت شفاف در قالب اعداد و داده ببیند برایش بسیار جذاب است.
این کار کمک میکند که با بررسی نتایج، مجددا برای کارهای آینده برنامهریزی کند. از نظر علی همینجا مفهوم کوه بدون قله معنا میشود.
اصلا از همان روز اول علیبابا برای علی جایی برای یادگیری و پیشرفت مداوم بوده و هست. خودش با لهجه شیرین شیرازیاش میگوید:
«مهمترین چیزی که در علیبابا یاد گرفتم خود یاد گرفتن بوده است. با علیبابا خودم را یک یادگیرنده همیشگی میدانم؛ این فراتر از همه چیزهاییست که در زمینه کاریام یاد گرفتم و تجربه کردم.»
از علی درباره تیمش هم میپرسیم. با روحیهای که از علی سراغ داریم جوابش را درست حدس میزنیم. صمیمیت میان اعضای تیم و حرفهای بودنشان چیزی است که کار کردن را برای علی پر از لذت میکند؛ تیمی که برای خلق ارزش در تیم دیجیتال مارکتینگ، واحد مارکتینگ و تمام ذینفعان علیبابا تا هر جا که بتواند تلاش میکند.
علی هم مثل همتیمیهایش دورکاری را با صرفهجویی در زمان و انرژی مساوی میداند و فکر میکند با دورکاری فرصتش برای کارهای بهتر و در نهایت زندگی لذتبخشتر بیشتر شده؛ هرچند حالت ایدهآل ترکیبی از دورکاری و به بیان علی «نزدیککاری» است!
رسول، کارشناس دیجیتال مارکتینگ (بازارهای خارجی)
رسول همه کارهای دیجیتال مارکتینگ یکی از کسبوکارهای زیرمجموعه گروه علیبابا را (که در خارج از کشور فعالیت میکند) به دست گرفته است. خودش از بین همه کارهایش آن بخشهایی را دوست دارد که بیشتر به تحلیل احتیاج دارند.
همچنین کارکردن در بازارهای خارجی برایش یک تجربه جدید است که یادگیری زیادی را به دنبال داشته است. کشف ناشناختههای این بازار، شناخت فرهنگ و نحوه استفاده از تکنولوژی در سایر کشورها و حتی آشنایی با زبانهایی به جز فارسی و انگلیسی و از جذابیتهای کار رسول است.
رسول در دوران دورکاریها به علیبابا پیوسته اما میگوید دفتر روز اول و دیدن همکارانش را خیلی دوست دارد و بعضی روزها خودش را به دفتر روز اول میرساند تا بتواند ارتباطش را بهتر حفظ کند. با تمام اینها به دورکاری عادت کرده است.
نظر رسول را درباره تیم دیجیتال مارکتینگ و علیبابا هم پرسیدیم. میگوید: « بچههای علیبابا واقعا حرفهای و بااخلاق هستند. تیم دیجیتال مارکتینگ هم از این ویژگی مستثنی نیست؛ جو صمیمی تیم در کنار دانش تخصصی اعضا و روحیه انتقادپذیری آنها، همکاری خیلی خوبی را میان ما رقم زده است. از طرف دیگر علیبابا هم به فکر رضایت این سرمایههای انسانی است، برای توسعه و آموزششان برنامهریزی میکند و گاهی سورپرایزهای جذابی برای افرادش دارد!»
علی شماره دو، کارشناس سئو
علی به عنوان کارشناس بهینهسازی موتورهای جستجوی علیبابا بیشتر تمرکزش را روی بهینهسازی جایگاه گوگل در محصولاتی مثل بلیط هواپیما، تور و مجله گردشگری علیبابا گذاشته و مسئولیت بخشی از کارهای سئوی خارجی علیبابا را هم به عهده گرفته است.
چالش هرروزه تیم سئو به روز بودن، رقابت و تلاش برای بهترین بودن است؛ همین نکات است که کار سئو را برای علی جذابتر میکند.
به عقیده او همراهی، همدلی و صمیمیت در تیم سئو بینظیر است؛ علی میگوید: «با هم تصمیم میگیریم، با هم اجرا میکنیم و نتیجههایی که میخواهیم را با هم میگیریم. تیم ما با این روند، رتبه یک را در تمام کلمات کلیدی ارزشمند تصاحب خواهد کرد و به طوری که علیبابا رهبر بیرقیب بازار در ترافیک ارگانیک برای تمام محصولات خواهد شد.»
علی شماره دوی تیم دیجیتال مارکتینگ میگوید دورکاری باعث بهبود عملکردش شده و در زمانش صرفهجویی میکند. این موضوع کمک کرده تا بیشتر در کنار خانوادهاش باشد. از طرف دیگر گاهی حضوری به دفتر میآید تا در فضای پویای روز اول، در کنار همتیمیهای بینظیرش مجددا به ۱۰۰ درصد پتانسیل خودش برسد.
علیبابا برای علی سرزمین فرصتهاست؛ سرزمین بدون مرز برای خلق ارزش و دستیابی به تارگتهای بلندپروازانه. جایی که باعث شده علی از تمام ظرفیت خودش استفاده کند و خودش را در مسیر رشد مداوم قرار دهد.
محمد، سئو مستر علیبابا
محمد از سال ۹۷ به علیبابا پیوسته و در حال حاضر قدیمیترین عضو تیم دیجیتال مارکتینگ است. دیدن آدمهای قوی و کارهای توسعهای علیبابا در این مدت زمان همکاری به او نشان داده که چقدر میتوان یاد گرفت و یاد داد و تجربه کرد.
از کارهایش اگر بپرسید به طور خلاصه تعیین نقشه کلی راه و استراتژی سئوی محصولات، هماهنگی با تیم های فنی، درگیر شدن در اجرای کارهای فنی و دست به کد شدن در مواقع ضروری است. محمد همه تلاشش را میکند که به روند انتقال دانش در تیم سئو کمک کند، یاد بگیرد و به دیگران هم بیاموزد.
چالشهای سئو، تحلیلی بودن و مسیر ناشناختهای که شاید هر روز تغییر میکند از جذابیتهای سئو برای محمد است. او اعتقاد دارد با تیمی که تا این حد پویا، همدل و روبهرشد است میتوان تمام تارگتهای بزرگ و دور از دسترس را هم دستیافتنی کرد و به نتایج فوقالعاده رسید.
از محمد درباره چالشهای کارش میپرسیم. میگوید:
«سئو ذاتا کار پرچالشی است. از طرفی حوزه گردشگری از رقابتیترین حوزهها در تمام دنیاست. همین دو دلیل کافیست تا استرس روزانهای در این مسیر تحمل کنیم؛ بنابراین هر روز باید مطالعه داشت، تجربه کرد و با تحلیل و تستهای چندباره، به نتایجی ارزشمند دست پیدا کرد. قسمت سخت و جذاب قضیه هم این است که هیچ سند کاملی در این حوزه وجود ندارد و ما با سناریوهایی که تعریف میکنیم و فیدبکهایی که میگیریم، نقشه راهمان را مشخص میکنیم.»
رکسانا، کارشناس ارشد تبلیغات دیجیتال و شبکههای اجتماعی
رکسانا کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ است و روی حوزه برنامهریزی رسانههای دیجیتال و استراتژی دیجیتال مارکتینگ تمرکز دارد. وقتی از او میپرسیم که کارش را برای ما توضیح دهد میگوید که او برنامهریزی میکند که تبلیغات علی بابا کجا، کی و با چه پیامی به مخاطبهایش نمایش داده شود تا هم به نیاز مخاطبان پاسخ داده شود و هم علی بابا به بهترین شکل خودش را معرفی کرده باشد.
رکسانا همیشه طوری پای کمپینها و برنامهریزیهایش میایستد که از دور هم پیداست چقدر کارش را دوست دارد. خودش میگوید بهترین ویژگی کارش این است که پویایی فراوانی دارد. به عقیده رکسانا، هر تغییر کوچکی در دیجیتال مارکتینگ، نتیجهای مشخص دارد و میتوانی این نتیجه را در مدت زمان کوتاهی ببینی. میتوانی بازار و مردم را هر لحظه رصد کنی و بازخوردهایشان را بگیری.
او ادامه میدهد: «دیجیتال مارکتینگ شاخهای جدید از مارکتینگ است که همیشه در آن فرصت یادگیری وجود دارد. خیلی وقتها ممکن است سوال یا دغدغهای داشته باشی که پاسخش را در فرومهای جهانی و در گفتوگو با دیگر دیجیتال مارکترهای جهان پیدا میکنی. من عاشق همین ویژگی هستم.»
رکسانا تیم دیجیتال مارکتینگ علی بابا را به تیمی آتشنشان تشبیه میکند. توصیف جالبی است! او در این باره میگوید: «تیم ما تیم دادهمحوری است با چاشنی همدلی! ما واقعا دغدغهی کار همدیگر را داریم و اگر کسی جایی به کمک احتیاج داشته باشد درست شبیه آتشنشانها همگی بسیج میشویم تا دغدغهاش برطرف شود. ما بیشتر از آنکه به نظر خودمان توجه کنیم و درست و غلط را بیابیم، به دادهها نگاه میکنیم و بعد تصمیم میگیریم. این ویژگی برای من جذاب است.»
از رکسانا پرسیدیم که چه آیندهای برای تیمش تصور میکند؟ میگوید: «من فکر میکنم که ما با توجه به تواناییها و ظرفیتهایی که در تیم داریم، میتوانیم یک آژانس دیجیتالمارکتینگ باشیم که نه فقط به گروه علی بابا بلکه به کسبوکارهای زیادی سرویس میدهد.»
از نظر رکسانا علی بابا جایی است که در آن فضای تجربه و یادگیری دارد. خودش میگوید: «اینجا در کنار کار میتوانی دوستهای خوبی پیدا کنی و برای همین، تحمل استرسها سادهتر میشود، در علی بابا اگر تلاش کنی دیده میشوی و خروجیهای کارت از تو صحبت میکنند. این برای من جذاب است.»
به رکسانا یک خستهنباشید جانانه میگوییم و سراغ عضو دیگر این تیم کاربلد میرویم.
محمدرضا، تحلیلگر دادههای بازاریابی
محمدرضا با دادهها زندگی میکند و با آنها سروکار دارد. او تلاش میکند تا از میان دادههای موجود در بازاریابی علی بابا، سرنخهایی بیابد و به کمک تیم بازاریابی و کسبوکار برود. کار محمدرضا این کمک را به این تیمها میکند که مسائل مختلف را بهتر حل کنند و تصمیمهای درستتری بگیرند.
به عقیده محمدرضا اثر این چالشها را مستقیما میتوان روی کسبوکار دید. خودش سروکار داشتن با دیتا را دوست دارد و میگوید که چالشهایش را میپسندد. او از اینکه بتواند مسائل را تشخیص بدهد و روی راهحلشان فکر کند لذت میبرد.
محمدرضا به عنوان عضوی از تیم دیجیتال مارکتینگ علی بابا، از صمیمیت میان اعضای تیم صحبت میکند و میگوید که خوشحال است که همه بچهها در تصمیمات تیم دخیل هستند. محمدرضا اعتقاد دارد که اگر بچهها خودشان بخواهند، برایشان فضای رشد هم فراهم است.
محمدرضا به عنوان یک تحلیلگر داده چشماندازی ویژه به صنعت گردشگری دارد. او میگوید: «بهنظرم فرصتهای بسیار خوبی در صنعت گردشگری ایران وجود دارد که علی بابا میتواند به خوبی از آن استفاده کند. با توجه به این ظرفیتها، به نظر من آینده علی بابا بسیار روشن است.»
صحبتمان با محمدرضا همینجا به پایان میرسد. کمند، عضو دیگر تیم دیجیتال مارکتینگ، منتظر است که صحبت با او را هم آغاز کنیم.
کمند، کارشناس مارکتینگ آتومیشن (بازار خارجی علی بابا)
کمند کارشناس خودکارسازی مارکتینگ است. او مسئولیت خود را اینطور تعریف میکند: «کار ما این است که هر یک از فرآیندهای تکرارپذیر مارکتینگ را شخصیسازی و خودکار کنیم تا ارتباطمان با کاربران هوشمندتر از گذشته برقرار باشد. ما کاری میکنیم که در زمان و موقعیت درست از طریق کانالهای ارتباط با کاربر، به بهترین شکل ممکن برای کاربران خلق ارزش کنیم.»
منظور کمند از این ارتباطها، همه ارتباطاتی است که از مرحله رویاپردازی و خیالپردازی درباره سفر تا مرحله بازگشت از سفر و مرور خاطرات میتوان با کاربران برقرار کرد. اینکه این مسیر به یادگیری مداوم و تغییرات همیشگی با هدف بهبود نیاز دارد، بخش مورد علاقه کمند است. او عاشق این است که همه فرآیندها را طوری بهبود دهد که به یک نقطه بهینه برسد.
خودش در این باره میگوید: «در تیم ما تستهای بسیاری انجام میشود. اینکه یک ایده خام پرورش داده شود، به مرحله عملیاتیشدن برسد، روزبهروز عملکرد بهتری داشته باشد و نتایج بزرگ خلق کند، قشنگترین بخش کار ماست. مثلا اینکه رفتار کاربران خیلی وقتها با پیشزمینه فکری ما متفاوت است. اینجا اهمیت ارتباط تیم ما با تیم داده خودش را نشان میدهد. ما دائما تلاش میکنیم که به شناخت بهتری از رفتار کاربران برسیم.»
کمند در کنار کارهای خودکارسازی مربوط به علی بابا، در بخش بازارهای خارجی علی بابا هم فعال است. این مسیر تازه برای کمند، مسیری پر از تجربه و یادگیری است. اینکه او در این راه با تیمهای مختلف بسیج میشود و با تخصصهای مختلفی ارتباط دارد، برایش جالب و جذاب است.
وقت از کمند درباره همتیمیهایش میپرسیم مثل همیشه با خوشرویی پاسخ میدهد: «قطعا تخصص و تجربه همتیمیهایم (که صحبت با هر کدامشان برایم سرشار از یادگیری است) و ترکیب آنها کنار هم یک تیم قوی ایجاد کرده؛ من به اینکه در کنار آنها کار میکنم افتخار میکنم. از دیگر مشخصههای تیم ما علاقه به رویارویی با چالشهای بزرگ و انتخاب هدفهایی سخت است که وقتی به آنها میرسیم خستگیمان در میرود!»
از نظر کمند علی بابا سازمان پویایی است. او میگوید محیط یادگیرنده علی بابا به او فرصت و جرئت پیادهسازی ایدههایش را میدهد. به عقیده او این محیط باعث میشود که از تجربهکردن نترسد. کمند ادامه میدهد: «وجود افراد همراه و دلسوز در تیم ما باعث میشود که من به این تیم پایبند باشم. در خیلی از سازمانها افراد خود را محدود به وظایفشان میدانند اما علی بابا این حالت را ندارد.»
برای رویاهای کمند آرزوی محققشدن میکنیم و صحبت با او را همینجا به پایان میرسانیم.
آروین، تحلیلگر دادههای کسبوکار
آروین متخصص تحلیل دادههای کسبوکار است و مثل محمدرضا با اعداد و ارقام سروکار دارد. او با تمرکز روی دادههای بهدستآمده از کاربران در شناخت و تحلیل رفتارهای آنها، به فعالیتهای واحد مارکتینگ کمک میکند. تحلیل رفتار کاربرها، کلاسترینگ، شناخت الگوها با استفاده از روشهای دیتاماینینگ از کارهای آروین به شمار میروند.
آروین میگوید اینکه شناخت کافی از رفتار کاربران داشته باشد تا به بهرهوری بالاتر منجر شود برایش جذاب است. همچنین اینکه مفاهیم علم داده و یادگیری ماشین را با دانش کسبوکار ادغام میکند تا جنبه کاربردی به خودش بگیرد و نتیجه ملموس بسازد را بسیار دوست دارد.
آروین لابهلای صحبتهایش درباره تیمش هم صحبت میکند و میگوید: «تیم مارکتینگ علی بابا خیلی قوی و از بهترینهای ایران است. کار کردن با این تیم برایم بسیار جذابیت دارد؛ خصوصا اینکه برخلاف خیلی از سازمانهای دیگر اینجا به داده خیلی اهمیت داده میشود و بچهها برای اجرای کارهای بزرگ در این حوزه همراه و باانگیزه هستند.»
آروین اعتقاد دارد که آینده روشنی در انتظار راهی است که در این تیم آغاز کردهاند. او میگوید برنامههای متفاوتی دارند که با انجامشان قرار است تحول زیادی در نوع ارتباط گرفتن با کاربران به نسبت آنچه که رایج است ایجاد خواهد شد. آروین ادامه میدهد: «من تصویر رسیدن به این نقطه و تحول را از همین حالا به وضوح میبینم.»
از آروین درباره علی بابا هم پرسیدیم و خواستیم که نظرش را به ما بگوید. از نظر او علی بابا جایی است که فرصت ساختن برا آدمها وجود دارد و این همان تفاوت اصلی علی بابا با سازمانهای دیگر است. به عقیده آروین، کار کردن با همکارانش واقعا دلچسب است و از همه مهمتر، دادههای زیادی برای تحلیل وجود دارد که این موضوع برای کسی که در حوزه داده کار میکند سرشار از فرصت است.
محمدصالح، سرپرست دیجیتال مارکتینگ علیبابا
محمدصالح مدیر درونگرا و مثبت تیم دیجیتال مارکتینگ علیباباست.
اصلا همین ویژگی درونگراییاش باعث شده تا وقتی از او درباره تجربه دورکاری بپرسیم چشمهایش بگویند که انتخاب شخصیاش دورکاری است، اما مدیر درونش به صدا در میآید و میگوید: «ترجیحم کار حضوری است؛ نه به خاطر عملکرد بهتر تیم، چرا که ما در کنار هم توانستهایم به خوبی این موضوع را پیش ببریم و مدل دورکاری دستمان آمده است. بیشتر دلیلم برای انتخاب کار حضوری این است که در تعامل نزدیک با بچهها باشیم و بتوانیم از هم انرژی بگیریم.»
از او میپرسیم با توجه به مسئولیت سرپرستیاش چه دغدغههایی دارد. با شناختی که از او داریم پاسخش از انتظارمان دور نیست:
«رشد و توسعه کاری و فردی اعضای تیمم مهمترین وظیفه و دغدغه من است. در همین راستا عمده مسئولیتهایم در تعامل با بقیه تیمها خودشان را نشان میدهند؛ اینکه مطمئن بشوم بهترین روش دیجیتال را برای رفع نیازهای محصولات و مابقی تیمها ارائه میکنیم، مطمئن باشم که از ترندهای دنیای دیجیتال عقب نیستیم و در حال استفاده از بهروزترین ابزارها و روشها در کارمان هستیم برایم بیاندازه مهم است. در این مسیر همراه و حمایتگر اعضای تیم هستم تا بتوانند بهترین خودشان را در جایگاهی که هستند نشان بدهند.»
محمدصالح از تیمی حرف میزند که به عقیدهاش داده-محور بودن آنها، بهروز بودن و تخصص طلاییشان کاری میکند که همیشه برای رفتن به جنگ ناشناختهها لبیک بگویند و آماده باشند. تیمی که به بیان محمدصالح، خودِ آینده است و قرار است تا پایان ۱۴۰۰ نه تنها سازمان را دگرگون کند، بلکه الگوی بقیه تیمهای مارکتینگ اکوسیستم باشد.
محمدصالح عاشق بلندپروازی علیبابا و علیباباییهاست.
کار کردن کنار همکارانی قوی در محیطی حرفهای او را پایبند رهبر بازار گردشگری کرده است. چالشهای جذاب بازار گردشگری هم او را به میدان مبارزه فرا میخواند و بهانهای میشود تا محمدصالح و تیمش هر روز بیشتر از روز قبل برای خلق داستانی حیرتانگیز تلاش کنند.
آدم پشت آدم، داستان پشت داستان
سراغ هر تیمی که میرویم ادبیات علیباباییها شمایل کاملتری به خودش میگیرد.
ما داستانها را از زبان علیباباییها روایت میکنیم و کلمهها را از اعماق قلبشان قرض میگیریم. کلمهها را یکییکی میسوزانیم تا اتاق آشناییمان با علیبابا را روشنتر کنیم؛ کلمههایی که شاید به ظاهر بسوزند و خاکستر شوند، اما درست مثل داستان ققنوسی که از خاکستر آتشی سوزان سر برمیآورد، باز زنده میشوند و داستانها را خلق میکنند.
گفته بودیم که داستان علیبابا چیزی جز داستان آدمهایش نیست. پس منتظر داستان بعدی باشید که حالاحالاها قرار است پای هزارویکشب علیباباییها بنشینیم.
Best