کار گروهی، چیزی بیشتر از انجامدادن یکسری کار و وظیفه به کمک یکدیگر است. کار گروهی یعنی تبدیلشدن به یک تیم متحد، متعهد و حرفهای. چه زیر سایه موفقیتهایشان باشند و چه در طوفان حوادث، باهم به جلو پیش میروند؛ چون اعضای یک تیم تاثیرگذار در همه دستاوردها با هم شریک هستند. خوشحالیهایشان را با هم تقسیم میکنند و در سختیها و شکستها، همیشه دنبال راهحل هستند.
استک گولنگ نمونه درست یکی از همین گروههاست که در این مقاله قرار است داستانشان را بگوییم.
استک گولنگ به چه کاری مشغول است؟
تیمهای متنوعی در علیبابا از زبان گولنگ استفاده میکنند. از جمله این تیمها میتوانیم به علیباباپلاس، مارتک، بیمه و هتلهای خارجی اشاره کنیم. با وجود اینکه هرکدام از این تیمها پروژههای متنوعی را در دل خودشان جا دادهاند، اما هدف همه آنها مشترک است: خلق ارزش و بهبود تجربه کاربر از طریق حل چالشها.
استک گولنگ علیبابا در مسیر توسعه همه این تیمها همراه است.
اما این تیمها دقیقا چه کار میکنند؟
- علیبابا پلاس: علیبابا پلاس یعنی جمع تجربههای سفر. تیم علیبابا پلاس مسئولیت خلق بستر برای ثبت و اشتراکگذاری تجربههای سفر را بهعهده گرفتهاند. کاربران میتوانند برای داشتن یک سفر باکیفیت، از تجربههای مسافران دیگر استفاده کنند یا خودشان تجربهها، دیدهها و شنیدههایشان از جاذبههای گردشگری، شهرها و… را در علیبابا پلاس بهاشتراک بگذارند.
- بیمه: تیم بیمه مسئول اطمینان از سلامت مسافران حین سفر است تا در صورت پیشآمد اتفاقهای پیشبینینشده، مسافران بتوانند با خیال راحت از پوششهای مختلف بیمه استفاده کنند.
- تیم مارتک مسئول توسعه و فراهمکردن ابزارهای زیرساختی تیم بازاریابی است.
- تیم هتلهای خارجی علیبابا مسئول ایجاد زیرساخت برای عرضه هتلهای خارجی است.
حالا میرویم تا با تکتک بچههای استک گولنگ گفتوگو کنیم و آنها را از نزدیک بشناسیم.
هر چه باشد خانمها مقدماند! پس با شبنم تیم شروع میکنیم…
شبنم، مهندس فولاستک نرمافزار
چهار سال از حضور شبنم در علیبابا میگذرد و در حال حاضر هم در تیم علیبابا پلاس فعال است. شبنم درباره کارش میگوید: «در علیبابا پلاس، رابط کاربری و عملکرد اپلیکیشن اهمیت ویژهای دارد و من هم در همین راستا فعالیت میکنم.»
شبنم در پاسخ به این سوال که کدام بخش از کارت را بیشتر دوست داری، میگوید: «چالشهای فنی برای من خیلی جذاب هستند. این چالشها باعث میشوند که مدام در حال تحقیق باشی؛ پروندههای ذهنی زیادی را در سرت باز کنی؛ مشغول آزمونوخطا بشوی و در نهایت هم آن مشکل را برطرف کنی.»
او در کل از کارهایی که بهصورت Full-Stack انجام داده میشود، حال خوبی میگیرد؛ به قول خودش در چنین مواقعی حس یک ارتش تکنفره را دارد.
نظر شبنم را راجع به تیمش جویا میشویم. شبنم به احساس مسئولیت و روحیه قوی کار تیمی اشاره میکند. او سطح فنی افراد حاضر در تیم را بالا میداند و آن را یکی ویژگیهای مهم تیم میبیند.
شبنم از آینده تیم میگوید: «به نظرم ما تازه اول راهیم و فعلا در حال سرمایهگذاری زیادی روی افزایش سرعت توسعهمان هستیم. این مسئله به ما کمک میکند تا بیشتر بتوانیم از توان فنی تیم استفاده کنیم.»
او از فضای باز علیبابا برای آزمونوخطا میگوید: «البته که این آزمونوخطا برای سازمان یک شمشیر دولبه محسوب میشود؛ ولی بهشخصه برای من تجربههای خیلی خوبی بوده و به پیشرفتم کمک کرده است.»
برای شبنم آرزوی موفقیت میکنیم و صحبت را با مرتضی ادامه میدهیم.
مرتضی، مهندس نرمافزار
مرتضی، مهندس نرمافزار است. او وظیفه توسعه و نگهداری از محصولات مختلف علیبابا را دارد. گاهی هم طراحی و پیادهسازی زیرساخت پروژهها را بهعهده میگیرد. در حال حاضر هم روی پروژههای علیبابا پلاس و بیمه کار میکند.
مرتضی تحقیق و چالش مسئولیتش را دوست دارد و درگیر شدن با مسئلههای جدید همیشه برایش لذتبخش بوده.
او همدلی بین اعضای تیمش را ارزشمند میداند و اگر هم بخواهد از نقطهقوت تیمش حرفی بزند، به همین نکته اشاره میکند.
او در ادامه میگوید: «معمولا فشار کاری بهصورت کنترلشده بین تمام اعضا تقسیم میشود و همه اعضای تیم، فعالانه کار میکنند. یکی از مهمترین نکاتی که میتوانم به آن اشاره کنم، تلاش اعضای تیم در جهت پیشرفت بقیه است.»
مرتضی از پیداکردن دوستان خوب در علیبابا خوشحال است. دوستانی که میتواند علاقهمندیهایش را بهراحتی با آنها به اشتراک بگذارد.
گوشه چشم مرتضی به آینده روشن است؛ این را از لابهلای کلامش میشود فهمید. خودش میگوید: «به نظرم تیم ما آینده خیلی خوبی دارد. ما بهعنوان اولین تیمی که کار را با استک گولنگ در علیبابا شروع کرد، وظیفه پیادهسازی پروژههای بزرگی مثل علیبابا پلاس و زبل (یکی از پروژههای زیرساخت امنیت) را داشتیم و سربلند هم بودیم.»
از مرتضی پرسیدیم مهمترین چیزی که در علیبابا دیدی چه بوده؟ او گفت: «آرامش. از روز اولی که وارد علیبابا شدم، همیشه احساس آرامش داشتم. همه همکارانی که با آنها در ارتباط بودم، فوقالعاده بودند و خیلی کمکم کردند.»
بهترین خاطره مرتضی تا اینجای کار از علیبابا، روز بالاآمدن پروژه علیبابا پلاس است. او میگوید: «یک روز کامل، تا آخر شب با همه اعضای تیم در شرکت بودیم. هیجان فوقالعادهای هم داشتیم. در آخر بدون هیچ مشکلی و با موفقیت، پروژه علیبابا پلاس بالا آمد.»
امیدواریم خاطرات شیرین کار در علیبابا، یکی پس از دیگری برای مرتضی رقم بخورد.
میرویم تا پای صحبتهای محمدحسن بنشینیم.
محمدحسن، مهندس نرمافزار
محمدحسن برنامهنویس بکاند تیم هتل علیباباست. از محمدحسن میخواهیم تا کمی دقیقتر از حیطه وظایفش برای ما بگوید:
«با اینکه هدف اصلی تیم بکاند، برخط نگهداشتن و نگهداری از سرویسهای سمت سرور است، ولی ما هر کاری که از دستمان بربیاید برای بهترشدن تجربه کاربری مشتریانمان انجام میدهیم. از دیباگ و توسعه محصول گرفته تا دواپس، مانیتورینگ و حتی ایدهپردازی بیزینسی جدید!»
وقتی از محمدحسن میخواهیم تا از بخش لذتبخش کارش برای ما بگوید، به فلسفه جالب و قابلتاملی اشاره میکند:
«نمودارها نشاندهنده پیشرفت چشمگیری در کیفیت محصول و بهبود فرایند خرید است؛ این یعنی هرچقدر کیفیت سرویسهای واسط (مثل علیبابا) بالاتر برود، سفرهای بیشتری انجام میشود، گردشگری رونق پیدا میکند و در نهایت منجر به اشتغالزایی میشود. لذت زیادی در این موضوع نهفته است که ما داریم با محصولمان یک مشکل واقعی از جامعه را حل میکنیم و یک خدمت ملموس به هموطنانمان ارائه میدهیم.»
رسیدن به چنین نقطهای، یک کار تیمی قوی را میطلبد و در همین راستا، محمدحسن از نکات مثبت تیمش حرف میزند و به نظرش تلفیق مسئولیتپذیری، بیزینسمحوربودن تصمیمات و شجاعت در اعمال تغییرات، از نکات ارزشمند تیمش محسوب میشود. چیزی که او در آینده نزدیک تیم میبیند، افزایش فاصله با رقباست.
وقتی حرف از تیم شد، محمدحسن یاد خاطرهای افتاد که آن را از زبان خودش نقل میکنیم:
«همانطور که قبلا هم اشاره کردم، این تیم شجاع و جسور است و از مشکلات فنی نه میترسد و نه میگذرد. خوب یادم میآید که طی چند ماه اخیر، چند تا از بدهیهای فنی که حالت مزمن پیدا کرده بودند را ریشهیابی و حل کردیم. رفع این موانع و حس خودباوری که بهواسطهاش بهدست آوردیم، برای همهمان لذتبخش و درسآموز بود.»
نظر محمدحسن را درباره خود علیبابا میپرسیم که میگوید: «علیبابا از حضور جوانهای پرانرژی و خودانگیختهای پر شده که با کمک مدیران باتجربه به سمت درست هدایت میشوند. این ترکیب، یک ترکیب برنده است.»
علیرضا، مهندس نرمافزار
علیرضا هفت ماه است که در علیبابا حضور دارد. او در حال حاضر مشغول توسعه و نگهداری از سرویسهای محصول هتل است. خودش میگوید: «اینکه میتوانم طی فاصله زمانی کم، تاثیر تغییرات و تلاشها را برای ارتقای سیستم ببینم، کارم را دوست داشتنیتر میکند.»
علیرضا، درک متقابل همتیمیهایش را از ویژگیهای خیلی خوب تیم میداند و عقیده دارد که همین ویژگی به او کمک کرده است تا مسیر امنی برای پیشرفت داشته باشد. او احتمال میدهد که در آینده تیمش بزرگ و بزرگتر شود؛ هم از نظر تعداد و هم از نظر حجم پروژههایی که نیاز به توسعه دارد.
از علیرضا میخواهیم تا نگاهش به علیبابا را برای ما توصیف کند. میگوید:
«قطعا علیبابا برای من سکوی یادگیری چیزهای جدید است. چیزهای جدیدی که عمدتا انتظار میرود از جنس چالشهای نرمافزاری و مسائل این شکلی باشد، اما نکته اینجاست که این موارد مهارتهای نرم هستند؛ مانند مهارتهای ارتباطی، کار گروهی و همکاری با افراد بهصورت مستقیم و موازی. یادگیری این چیزها در علیبابا برای من خیلی ارزشمندتر از مباحث فنی بوده.»
علیرضا صحبتش را خیلی زیبا تمام میکند. بهتر است عین جملاتش را بخوانید:
«یک جملهای هست که همیشه در اجتماع افراد فنی گفته میشود:
If you are the smartest person in the room, you are in the wrong room
به نظرم وقتی باهوشترین فرد و بهاصطلاح کسی که بیشتر از بقیه میداند، قبول میکند که در همان جایی که هست بماند و برای یادگیری چیزهای تازه، جای جدیدی نرود، قطعا نوعی از فداکاری را انجام داده است.
عمیقا خوشحالم که در مکان و زمان درستی قرار گرفتهام. تجربه و دانش تعداد زیادی از افراد تیم، باعث شده تا همیشه تولید و توسعه محصول با سرعت خوبی روبهجلو باشد و من این را از فداکاری آنها میدانم.»
از علیرضا تشکر میکنیم و میکروفون را به مهدی میدهیم.
مهدی، مهندس فولاستک نرمافزار
مهدی مهندس فولاستک نرمافزار است و مسئولیت نگهداری و توسعه فرانتاند وبسایت علیبابا و پنلهای مربوط به تیم تامین هتل را دارد. کار مهدی در همین خلاصه نمیشود. او در سمت بکاند هم مشغول توسعه و نگهداری از سرویس تامینکنندههای هتل است.
مهدی از حسوحالش در کار برای ما میگوید:
«ذات کار من طوری است که همیشه چیزی برای یادگرفتن و یاددادن در آن وجود دارد. این بیحدوحصربودن دنیای برنامهنویسی و منطقی که پشت آن است باعث میشود که هیچوقت از آن دلزده نشوم و هر روز برای یادگیری بیشتر تلاش کنم.»
نظر مهدی را راجع به تیمش میپرسیم و میگوید: «تیم ما ساختار سلسلهمراتبی ندارد و ذهنیت افرادی که در آن هستند ذهنیت رشد است و نه ذهنیت ثبات. ما مدام در حال یادگیری مفاهیم جدید هستیم و با بررسی بهترین معماریهای روز دنیا سعی میکنیم تا با کمک هم محصولی باکیفیت تولید کنیم. محصولی که کارهای پیچیده را بهسادگی انجام بدهد.»
از میان صحبتهای مهدی، نگاهش به آینده را به وضوح میبینیم.
او میگوید: «تیم ما بهترین تجربه برنامه نویسی (DX) را خواهد داشت. این باعث میشود که در آینده مسلطشدن روی آن کد مشخص برای هرکسی و با هر سطحی، آسان و لذتبخش بشود.»
مهدی احترام متقابل علیباباییها را خیلی دوست دارد و از نظر او زندهبودن محیط کار، پویابودن روابط و دیدن تاثیر نتیجه کارها بهصورت مستقیم، خیلی جذاب است.
او در انتهای گفتوگو به خاطرهای از خودش اشاره میکند و میگوید:
«یادم میآید که بهتنهایی تجربه بازنویسی وباپلیکیشن برای سیستم رزرواسیون هتل علیبابا را داشتم. پروژه بزرگی بود و طی چهار ماه توانستم آن را سروسامان بدهم و خیلی از مشکلات و باگها و ایراداتش را برطرف کنم.»
برای مهدی آرزوی موفقیت میکنیم و گفتوگو را با فاطمه جلو میبریم.
فاطمه، مهندس نرمافزار
فاطمه هفت ماهی میشود که در بخش فنی تیم هتل علیبابا مشغولبهکار شده است. او طی این مدت، بیشتر روی هتلهای خارجی و تامینکنندگانشان متمرکز بوده است.
از نظر فاطمه اصولا برنامهنویسی شغلی است که فرد را دائما با چالشهای جدید روبهرو میکند و این دقیقا همان چیزی است که فاطمه در کارش دوست دارد؛ یعنی مواجهشدن با مسائل جدید و فکرکردن به راهحلهای بهینه و مناسبتر.
از فاطمه میخواهیم تا کمی از همتیمیهایش برای ما بگوید:
«همه بچهها برای موفقیت تیم و پروژه با تمام توان تلاش میکنند و این واقعا خوب است. یک نکته مثبت دیگر تیم ما این است که حتی وقتی با مسائل پیچیده و مبهمی مواجه هستیم، فضای کار خیلی بدون استرس و نگرانی جلو میرود.»
فاطمه نگاه خوشبینانهای به آینده دارد و میگوید: «فکر میکنم پروژه هتل علیبابا تبدیل به یکی از بهترین محصولها خواهد شد؛ خصوصا در بخش هتلهای خارجی؛ چون امکان سفر با قیمتهای بسیار مناسبتر فراهم خواهد شد.»
او ادامه میدهد: «برنامه خود من هم این است که روی توسعه نرمافزار با استفاده از زبان گولنگ تسلط مناسبی پیدا کنم تا در نهایت با کمک همتیمیهایم بتوانیم سرویسهای جدیدی را توسعه بدهیم.»
نظر فاطمه را درباره حسوحال کار در علیبابا جویا میشویم. او میگوید: «کارکردن در کنار افراد حرفهای و باانگیزه».
علیبابا برای همه علیباباییها، فرصت رشد و پیشرفت را فراهم کرده است و این از نظر فاطمه یکی از نکات درخشان کار در اینجاست.
فاطمه خاطرهای را برای ما تعریف کرد که از زبان خودش میخوانیم:
«زمانی که بهتازگی وارد تیم شده بودم، متوجه یک مشکل جدی شدم که روی فروش هتلهای خارجی تاثیر میگذاشت. راهحلی برای رفع آن داشتم که آن را با سرپرست خودم مطرح کردم و با استقبال زیادی برای حل این چالش روبهرو شدم. بعد از فراهمشدن زیرساختهای لازم از سمت تیم دواپس، سرویسی را توسعه دادم که توانست آن باگ را رفع کند و جلوی افت فروش در بازه نوروز را بگیرد. این موضوع خیلی برایم لذتبخش بود. خصوصا وقتی اعتماد آنها به کسی که دو ماه است به علیبابا آمده را دیدم.»
فاطمه در انتهای صحبتش از بهزاد و امیرحسین برای شکلگیری آکادمی Go و تلاششان برای پیشرفت بچهها تشکر میکند.
سراغ همکار فاطمه یعنی احمد میرویم.
احمد، مهندس نرمافزار
احمد در تیم هتل مستقر است. او پیادهسازی و توسعه دو تامینکننده را برعهده دارد.
وقتی از احمد میپرسیم که چه چیز باعث میشود که حالت در کار خوب باشد، میگوید:
«اینکه با معماری نرمافزار دستوپنجه نرم میکنیم و دوست داریم هر چیزی به بهترین شکل ممکن انجام بشود، حالم را خوب میکند. جدای از این، تعامل با بچههای تیم باعث میشود تا انتقال دانش بهخوبی انجام بشود و چیزهای خیلی جالبی یاد بگیریم.»
احمد این تعامل را از ویژگیهای مثبت و ارزشمند تیمش میداند و توضیح میدهد: «هر کسی در حوزه تخصصی خودش تجربیات خوبی دارد که میتواند با بقیه اعضای تیم به اشتراک بگذارد. این تعامل در تیم ما وجود دارد و خیلی هم ارزشمند است.»
نگاه احمد به آینده، نگاه رشد و توسعه است. او میگوید:
«ما باید تا میتوانیم خودمان را رشد بدهیم تا بهعنوان بخش کوچکی از اجتماع Go، تاثیر مثبت و سازندهای داشته باشیم.»
بهزاد، Tech lead
بهزاد بهعنوان Tech lead در استک گولنگ مشغولبهفعالیت است. او وظایف مختلفی از جمله بهینهکردن فرایندهای توسعه و نگهداری نرمافزار را دارد. وظایف او به همینها ختم نمیشود و خودش میگوید:
«جدا از وظایفی که گفتم، در طراحی و پیادهسازی راهکارهای مناسب برای رفع نیازمندیهای فنی و بیزنسی هم مشارکت دارم.»
بهزاد تابهحال روی پروژههای متعددی مانند علیبابا پلاس، اینباکس، زبل و بیمه کار کرده است.
از او پرسیدیم که کدام بخش از کارش را بیشتر دوست دارد. پاسخ داد:
«چیرهشدن به پیچیدگی برای خلق ارزش، دوستداشتنیترین بخش کار من محسوب میشود.»
از بهزاد میپرسیم که کدام ویژگی تیمش، آن را متمایز و ارزشمند میکند؟ او میگوید: «یک فضای امنی برای اشتباهکردن در تیم ایجاد شده است که بهواسطه این فضا، رشد فردی و جمعی اعضای تیم را هم به همراه داشته. این نکته یکی از ویژگیهای شاخص تیم ماست.»
از بهزاد میخواهیم تا بهعنوان یکی از Tech leadهای استک گولنگ، نگاهش به آینده را برای ما تصویر کند. او در جواب میگوید:
«از نظر من، تمرکز بیشتر تیم روی بهینهکردن فرایندهای توسعه و نگهداری از برنامههای کوتاهمدت خواهد بود. در بلندمدت هم دنبال ایجاد ارزشهای کمنظیر رقابتی برای مجموعه علیبابا هستیم.»
بهزاد بهطور کلی علیبابا را جایی میبیند که در آن پیشنیازهای اثرگذاری برای هرکسی باتوجه به شرایط و استعدادهای او، فراهم است. صحبت از اثرگذاری شد که بهزاد یاد خاطرهای از خودش افتاد و گفت: «پروژه زبل برای من یکی از بهیادماندنیترین تجربههای کاری خواهد ماند؛ زیرا کاملا احساس کردم از پتانسیلهای من استفاده میشود.»
بریم سراغ Tech lead بعدی استک گولنگ، یعنی امیرحسین…
امیرحسین، Tech lead
امیرحسین طی یکسالونیمی که از حضورش در علیبابا میگذرد، همراه تیمها و پروژههای مختلفی بوده؛ مثل تیمهای تامین، هتل، اقامتگاه و مارتک.
از امیرحسین میخواهیم که توضیح بیشتری از کارش بدهد. میگوید:
«ما در هر تیمی که باشیم سعی میکنیم با تحلیل و پیادهسازی نرمافزارها، به آنها کمک کنیم تا بتوانند به خواستههایشان برسند. فرقی نمیکند که این نیازمندیها بیزینسی باشد یا عملکردی. در نهایت وظیفه ما همچنان تحلیل و پیادهسازی نرمافزار است.»
او ادامه میدهد: «در کنار همه اینها، همراهبودن، راهنمایی و توجه به رشد اعضای تیم هم از وظایف مهمی است که نباید فراموش بشود.»
امیرحسین عمیقا کارش را دوست دارد؛ خصوصا حین مواجهشدن با چالش های تکنیکی. چالشهایی که علاوه بر پیشرفت، باعث خلق ارزش و رشد شرکت بشود. این مواجهه، امیرحسین را سرشار از حس مثبت میکند.
نظر او را درباره تیمش جویا شدیم و گفت: «تعامل شفاف، سازنده و نزدیک اعضای تیم فنی با ذینفعان را خیلی دوست دارم؛ همچنین تنوع پروژههای تیم از نگاه تکنیکی هم بسیار جذاب است.»
از امیرحسین بهعنوان یکی ازTech leadهای استک گولنگ پرسیدیم که علیبابا چه جور جایی است؟ او گفت: «علیبابا محیطی برای خلق ارزش است. شرکت برای این خلق ارزش، اهمیت بسیاری قائل است. علیبابا شرایط رشد فردی را از روشهای مختلفی فراهم میکند. علاوه بر این، اینجا محیطی است که افراد، از هم غافل نمیشوند.»
از نظر امیرحسین همه در علیبابا در تصمیماتشان با دیگران مشورت میکنند و نگاه بالابهپایین وجود ندارد. کسی دنبال مقصر در کارها نیست و این باعث میشود که علیباباییها در هر سطحی، از نظردادن نترسند و مشارکت بیشتری داشته باشند. او میگوید:
«البته هرجایی مشکلات خودش را هم دارد؛ ولی نکته مهم این است که ما در علیبابا به پیشرفت مداوم اعتقاد داریم و سعی میکنیم تا همیشه فرایندها را بهبود و کیفیت را افزایش بدهیم.»
نگاه امیرحسین به آینده، همراستای ایجاد زیرساختهای مناسب برای تیم است تا به بهترین شکل از این ظرفیتها استفاده بشود.
از صحبت با امیرحسین لذت بردیم و از او میخواهیم خودش نکته، حرف یا خاطرهای را در پایان به ما بگوید.
او هم حرف خودش را به این شکل به پایان میرساند و میگوید:
«یکی از کارهایی که با بهزاد انجام دادیم، بهبود فرایند مصاحبه بود. البته به طور مداوم در حال بهترکردنش هم هستیم. ما سعی کردیم همیشه از افراد بازخورد بگیریم و بازخوردها را در کارمان دخیل کنیم تا بهتر بشویم؛ همچنین اگر در مصاحبه میتوانستیم به شخص بازخوردی بدهیم و کمکی کنیم، دریغ نمیکردیم.»
اینجا پایان، بیمعناست…
هر قصهای یک شروع مشخص دارد، اما لزوما قرار نیست همیشه پایانی هم داشته باشد؛ خصوصا اگر این قصه، روایت موفقیتها، تلاشها و دستاوردها باشد.
ما از قصههایی با رنگوبوی یک هدف مشترک صحبت میکنیم. داستانهایی از این جنس، دقیقا از همانجایی که تمام شدهاند، شروع میشوند؛ چراکه این مسیر، پیمایش کوه بدون قلهای است که از پیمودنش لذت میبریم و میآموزیم.
جذاب بود و وسوسه انگیز امیدوارم اگر شد منم به این تیم بپیوندم.
سلام جواد عزیز 🙂
ما هم امیدوارم.